تاریخ انتشار: 
1397/01/22

چگونه #من‌هم به جنبشی جهانی بدل شد

پردیس مهدوی

در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، آلیسا میلانو (هنرپیشه‌ی زن آمریکایی) توئیتی فرستاد که زنان را تشویق می‌کرد تا تجربیاتشان را درباره‌ی توهین و آزار جنسی با عبارت «منهم»، رک و بی‌پرده، به گوش برسانند. یک شبه، رسانه‌های اجتماعی در گوشه و کنار جهان از هشتگ منهم لب‌ریز شد. در پایان روز، جنبش‌های مشابهی به زبان‌های مختلف، از جمله عربی، فارسی، فرانسه، هندو، و اسپانیایی به وقوع پیوسته بود.


امروزه، زنان 85 کشور متفاوت از این هشتگ استفاده می‌کنند تا توجه همگان را به خشونت و آزاری جلب کنند که در زندگی روزمره با آن مواجه‌اند و خواستار تغییر این وضعیت شوند. اگرچه فعال حقوق مدنی تارانا بورک جنبش «من‌هم» را بیش از یک دهه‌ی پیش آغاز کرده بود، واکنش جهانی به توئیت میلانو بسیاری، از جمله بورک، را شگفت‌زده کرد. دلیل موفقیت چشمگیر هشتگ منهم در 2017 و پس از آن چیست؟ عده‌ی زیادی رسانه‌های اجتماعی را علت این موفقیت می‌دانند، اما این فقط بخشی از داستان است. جنبش‌های موجود زنان در سرتاسر جهان دهه‌ها است که شالوده‌ی آنچه را که امروز در حال روی دادن است بنا کرده‌اند. این جنبش‌های پیشین با بسیج کردن اجتماعات، بنا نهادن سیاست‌های مقاومتی، بالا بردن آگاهی، و شکستن تابوهایی که گفت‌وگو درباره‌ی حقوق زنان را بنا بر سنت سرکوب می‌کرد، امکان تبدیل هشتگ منهم به رویدادی جهانی را فراهم کردند.

در طول چند سال گذشته، جنبش‌های زنان در اطراف و اکناف جهان پیروزی‌های قاطعی در زمینه‌ی موضوعاتی از قبیل حق رأی، بهداشت جنسی و باروری، و برابری در برابر قانون به دست آورده‌اند. مسلم است که هنوز اقدامات بیشتری باید صورت گیرد: زنان در عربستان سعودی هنوز در ظل نظام قیمومیت سرکوبگر مردانه می‌زیند، زنان مجرد در ایران نمی‌توانند به راحتی به خدمات بهداشت باروری دسترسی داشته باشند، و زنان در سرتاسر جهان هنوز برای دستمزد برابر با مردان نبرد می‌کنند. اما تحولاتِ اخیر زنانِ سراسر دنیا را تشویق کرده است که به آینده‌ی تغییر خوش‌بین‌تر باشند.

موفقیت موفقیت می‌آورد. در جهانی با شبکه‌های ارتباطی امروزی به هم پیوند خورده، زنان می‌توانند به سرعت و به راحتی از ترقیات زنان دیگر، چه در وطن خود و چه در خارج از آن، باخبر شوند. موفقیتِ یک جنبش به موفقیت جنبش دیگری می‌انجامد – موفقیت پشت موفقیت به امری الهام‌بخش و فراگیر تبدیل می‌شود. مهم است که #من‌هم را در زمینه‌ی جهانی‌اش مورد ملاحظه قرار دهیم و سرچشمه‌هایی را که به آن شتاب می‌بخشند بشناسیم.

نیجریه را در نظر بگیرید. پس از آن که گروه افراطی «بوکو حرام» بیش از 200 دختر مدرسه‌ای را در آوریل 2014 ربود، فعالان نیجریایی به رسانه‌های اجتماعی رو آوردند، و کارزار #دختران‌مارابرگردانید به راه انداختند، تا توجه جهانیان را به وضعیت اسفناک این دختران جلب کنند و برای رهایی‌شان فشار آورند. این کارزار در بالا بردن آگاهی جهانیان آن چنان موفقیت‌آمیز بود که افراد بسیاری در نقاط مختلف جهان، از جمله میشل اوباما (که در آن زمان بانوی اول آمریکا بود) و پاپ علناً علیه ربایندگان موضع‌گیری کردند.

 

 

این جنبش، زنان نیجریه را هم بسیج کرد. از آنجا که دار و دسته‌ی «بوکو حرام» با تحصیل زنان مخالف بود، گروه‌های زنان فضاهای امنی را برای تحصیل دختران ایجاد کردند. آن‌ها همچنین اعتراضاتی را در مقابل سفارتخانه‌ها سازماندهی کردند تا همچنان به دولت نیجریه فشار بیاورند که برای بازگرداندن همه‌ی کسانی که ربوده شده بودند تلاش کند. تا ژانویه‌ی 2018، تقریباً 140 نفر از این دختران گریخته یا از طریق واسطه‌ها مبادله شده بودند. هرچند که تعداد قابل ملاحظه‌ای هنوز اسیر مانده‌اند، این جنبش سازمان‌دهنده‌ی اصلی برای ساماندهی جهانیِ مسائل مربوط به زنان بوده است. فعالان درگیر در #دختران‌مارابرگردانید گفت‌وگویی جهانی را آغاز کردند و شرکت‌کننده‌هایی از چهار گوشه‌ی جهان را گرد آوردند تا به خشونت علیه زنان و قاچاق انسان‌ها اعتراض کنند. این جنبش همچنین نقطه‌ی عطفی بود که نشان می‌داد چگونه می‌توان از رسانه‌های اجتماعی برای بالا بردن آگاهی در مورد مسائل زنان استفاده کرد.

در آن سوی اقیانوس اطلس، جنبش‌های زنان در گواتمالا و شیلی نیز در دو سال گذشته مراحل مهمی را پشت سر نهادند. در فوریه‌ی 2016، دادگاهی در گواتمالا دو عضو پیشین ارتش را به سبب خشونت جنسی وحشتناکی که در طول جنگ داخلیِ 1960 تا 1996 مرتکب شده بودند تحت پیگرد قانونی قرار داد. این مردان، در یک حکم تاریخی برای دفاع از نجات‌یافتگانِ تجاوز در گواتمالا، به دلیل سوءاستفاده‌ی جنسی از 15 زن بومی مرتکب جنایت علیه بشریت شناخته شدند و جمعاً به 360 سال زندان محکوم شدند. این پیروزی زنانِ بیشتری را تشویق کرد که پا پیش بگذارند و سوءاستفاده‌کنندگانِ خود را معرفی کنند. امروزه، گروه‌های بی‌شماری از زنان با یکدیگر کار می‌کنند تا سکوتی را که پیرامون خشونت جنسی وجود داشت در هم شکنند و باعث دگرگونی در قانونگذاری شوند. همچنین، در اوت 2017، جنبش زنان شیلی موسوم به «زنان در تظاهرات شیلی» به تصویب قانون جدیدی یاری رساند که سقط جنین را در شرایط خاصی مشروع می‌شمارد. در کشوری که زنان دهه‌ها است که خواهان برخورداری از حق سقط جنین هستند، این پیروزی بزرگی بود که علامت باز شدن درها برای اصلاحات بعدی بود.

برخی گروه‌های زنان نیز با الهام گرفتن از موفقیت‌شان در وطن خود، به سراغ مسائل فراملی می‌روند. برای مثال، پس از آن که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، آنچه را «دستور سکوت جهانی» می‌نامند تمدید کرد (دستوری که سازمان‌های خارجی‌ای را که کمک‌هایی به منظور اجرای برنامه‌های تنظیم خانواده از دولت آمریکا دریافت می‌کنند از تهیه‌ی اطلاعات، مراجعات، یا خدماتی برای سقط جنین قانونی یا دفاع از دسترسی به خدمات سقط جنین منع می‌کند)، جنبش «زنان در تظاهرات شیلی» در صدد مقابله با آسیب‌های ناشی از این سیاست بر آمد، تا بتواند دسترسی زنان به خدمات بهداشت باروری و جنسی را تضمین کند.

تظاهرات زنان، که به عنوان واکنشی آمریکایی به انتخاب ترامپ آغاز شد، هم الهام‌بخشِ جنبش‌های زنان در میان ملت‌های دیگر شد و هم خود از آن‌ها الهام گرفت. در ژانویه‌ی 2017، میلیون‌ها زن در شهرهای بزرگ در تمام قاره‌ها به خیابان‌ها ریختند. این ژانویه، که سالگرد آن تظاهرات بود، بار دیگر میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها کشاند. در این تظاهرات زنانی شرکت کردند که پیش از این نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند در فرایندهای سیاسی مشارکت ورزند، و این‌ها باعث جلوه‌ی بیشترِ فعالیت‌ها و کنش‌گریِ زنان شدند.

در بعضی جاها، جنبش #من‌هم مستقیماً بر اساس و در ادامه‌ی بحث‌های از پیش موجود درباره‌ی حقوق زنان پیش می‌رود. برای مثال، در ایران «جنبش زنان» از زمان انقلاب مشروطه (1905 تا 1911)، هنگامی که زنان برای دستیابی به آموزش و حقوق سیاسی خود را سازماندهی کردند، حضور چشمگیری داشتنه است. در طول انقلاب ایران در سال 1979، زنان در محکوم کردن فساد شاه فعالیت داشتند. اگرچه رژیم جدیدِ پس از انقلاب آن‌ها را به سکوت واداشت، آن‌ها همچنان از طریق مطبوعات و سیاست به مبارزه ادامه دادند. و در سال 2009، زنان بار دیگر در صفِ مقدم «جنبش سبز» ظاهر شدند، و خواهان برکناری محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران، شدند. شمایل نمادین ندا آقاسلطان، زن جوانی که در جریان اعتراضات به ضرب گلوله از پا درآمد، به فراخوان اتحاد و حمایت‌خواهی برای زنان در سرتاسر خاورمیانه تبدیل شد. سپس، در سال 2014، جنبش «آزادی‌های یواشکی» شکل گرفت و زنان ایرانی عکس‌های خود را در محل‌های عمومی بدون حجاب گرفتند تا در مخالفت با حکومت بتوانند ساختار اخلاقی‌ای را متزلزل کنند که رژیم به واسطه‌ی آن سودای اِعمال سلطه‌ی خود را دارد.

 

همچنین، این جنبش را بسیاری مبنا و شالوده‌ی اعتراضات ضدحکومتی تکان‌دهنده‌ی کشور در دسامبر و ژانویه می‌دانند. مسلماً این اعتراضات به جنبش زنان یاری کرده است تا برقراریِ مقررات سهل‌گیرانه‌تر در مورد حجاب را میسر سازند. جنبش #من‌هم از بحثی بهره‌برداری کرد که پیشاپیش در ایران از طریق کارزار #آزادی‌های یواشکی و اَشکال دیگر سازماندهی مطرح شده بود. بازیگران، فعالان، و حامیان ایرانی در واکنش به فراخوان میلانو در اکتبر سخن گفتن از #من‌هم را در رسانه‌های اجتماعی آغاز کردند، و اعتراضات خود به آزاردهندگان‌شان را به گوش همگان رساندند، و پست‌هایی از عکس‌های خود با شال یا روسری سفید گذاشتند، که حاکی از فراخوانی برای صلح بود. این اقدام پیامی قاطع به رژیم درباره‌ی انتخاب زنان جوان ایرانی فرستاده است.

در مصر، بسیاری از زنان تجاوز جنسی و فیزیکی، دستگیری، و حتی تبعید را به خاطر نقش برجسته‌ی خود در «بهار عربی» تجربه کرده‌اند. آن‌ها، هنوز، استقامت می‌ورزند و گفت‌وگویی جدید را درباره‌ی حقوق زنان آغاز کرده‌اند. برای مثال، در سال 2011، زنان جوان جنبش #عکس‌های‌انقلابی‌برهنه را آغاز کردند، و پست‌هایی از عکس‌های خود را به عنوان بیانیه‌ای سیاسی درباره‌ی اراده، اخلاق، و استقلالِ شخصی منتشر کردند. امروز، #من‌هم فراخوانی قدرتمند به عملگرایی است برای زنانی که در صفوف مقدم در «میدان تحریر» بودند و مصرانه به دنبال حقوق جنسی و باروری هستند.

جنبش #من‌هم در هندوستان نیز گل کرده است، کشوری که هنوز از شوک تجاوز وحشتناک اراذل و اوباش و قتل زن جوانی در اتوبوسی در دهلی نو در سال 2012 بیرون نیامده است. بلافاصله پس از این رخداد، اعتراضات متعددی توسط گروه‌هایی از زنان به پا شد که برای مطالبه‌ی اصلاحات قوانین راجع به خشونت جنسی، سازماندهی شده بودند. این گروه‌ها از حیث تسریع در تغییر قوانین در دادگاه‌ها موفق بودند، اما زنان هنوز احساس می‌کنند که این کافی نیست. در ظل پرچم #من‌هم، فعالان و کنشگران به دنبال اصلاحات قانونی بیشتری هستند که از آن‌هایی که بی‌پرده حرف می‌زنند محافظت کند و مجازات‌های شدیدتری را بر مجرمان تحمیل کند. آنگونه که کنشگران در هندوستان متوجه شده‌اند، استفاده‌ی فراگیر از این هشتگ ابعاد هولناکِ خشونت جنسی را در کشورشان فاش ساخته است. شماری از گروه‌های زنان هندی هم این هشتگ را به کار می‌برند تا سیاستمداران، بازیگران، و دیگر دلالان قدرت را که سابقه‌ای طولانی در خشونت جنسی دارند رسوا کنند.

همانطور که مفسران بسیاری خاطرنشان کرده‌اند، جنبش #من‌هم به رویدادهایی گره خورده است که در آمریکا اتفاق می‌افتد. با این همه، جنبش‌هایی که راه را هموار می‌کنند و این پیام را به پیش می‌برند نیز به همان اندازه مهم‌اند. جنبش‌ها در طول زمان و از این سو به آن سوی مرزها ساخته می‌شوند. به همت تلاش‌های هماهنگ کنشگران در اطراف و اکناف جهان، تغییر پایدار امکان‌پذیر است. این گفتمان پیشاپیش در حال دگرگونی است، در حالی که جوانان علیه ظلم و سرکوب دادِ سخن می‌دهند و از هنجارهای جدید درباره‌ی جنسیت و رفتارهای جنسی استقبال می‌کنند. موفقیت جهانی جنبش #من‌هم ثابت کرده است که گروه‌های زنان به تلاش‌ها و دستاوردهای یکدیگر تکیه می‌کنند، خود را نظم و سامان می‌دهند، و با یکدیگر مرتبط می‌شوند. اکنون زنان صدای خود را با هم بلند می‌کنند و داستان‌های دردناک‌شان، که سال‌ها است در خود خفه شده بوده، به صداهایی متحد، منسجم، و قاطع تبدیل می‌شود که خواهان تغییر و دگرگونی است.

 

برگردان: افسانه دادگر


پردیس مهدوی پژوهشگر و روزنامه‌نگار ایرانی‌تبار آمریکایی است. آن‌چه خواندید برگردانِ این نوشته‌ی اوست:

Pardis Mahdavi, ‘How #MeToo Became a Global Movement,’ Foreign Affairs, 6 March 2018.