در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، ستوان کورت روبر، کشیش و پزشک ارتش آلمان در استالینگراد، تصویری از حضرت مریم و فرزندش عیسی مسیح را نقاشی کرد و به دیوار گِلیِ سنگرِ زیرزمینی آویخت. در اوج منازعات و مصائبی که بارها و بارها در تاریخ بشر رخ داده (و هنوز هم رخ میدهد)، مردم همیشه این احتمالات را در نظر مجسّم کردهاند: روشنایی، زندگی و عشق.
آیا زن و مرد ذاتاً متفاوتاند، و آیا نقشهای اجتماعیِ تعیینشده برای آنها پیامد منطقیِ این تفاوتهاست؟ انجلا ساینی، روزنامهنگار علمی، کتاب هیجانانگیزِ خود دربارهی مردسالاری را با این سخنِ دلنشین آغاز میکند که مردسالاری نه تغییرناپذیر است، نه اجتنابناپذیر و نه تزلزلناپذیر.
توجه به شکلهای مختلف تبعیض و درهمتنیدگی آنها و شنیدهشدن صدای اقلیتهای بهحاشیهراندهشده از مهمترین دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است.
حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل میماند.»
حاکم اقتدارگرا باید به نیروهای سرکوب خود مزد و دستخوش بدهد تا پشتش بایستند، در عین حال، برای تأمین مالی این هزینه باید ثروتها و منابع کسب درآمد گروههای بزرگی از مردم را از دستشان درآورد. این کار ممکن است در نهایت به ضرر حاکم تمام شود خصوصاً وقتی در نتیجهی یک دور قیام، دچار بحران اقتصادی هم شده باشد .
انقلابیون سودانی نمایندگانی از جامعهی مدنی داشتند که هم اعتبار لازم برای مذاکره با نظامیان جهت رسیدن به یک گذار توافقشده را داشتند و هم مهارت لازم برای مذاکره و چانهزنی را. تجربهی موفق سودان نشان میدهد که تحقق توافق بین نظامیان و مخالفان برای گذار به دموکراسی حیاتی است.