موضوع این کتاب، دوراندیشی است: این ایده که یکی از اولویتهای اخلاقیِ اصلیِ زمانهی ما بر جای نهادن تأثیری مثبت بر آیندهی بلندمدت است. دوراندیشی یعنی جدی گرفتن عظمت آینده، و اهمیت نقش خودمان در شکل دادن به آن. این کتاب حاصل بیش از یک دهه کارِ تماموقت است، که تقریباً دو سال از آن صرف راستیآزماییِ دادهها شده است.
آزادی بیان مهم است چون بدون آن مشارکت دموکراتیک اصیل شهروندان در جامعهشان ناممکن است و نیز مهم است چون بدون آن شهروندان قادر نخواهند بود بهصورت خودآیین و مستقل ارزشهای خود را در زندگی انتخاب کنند و بر اساس آن، حیات خویش را به پیش برند.
کتاب مورد بحث، یادنامهای است از زندگی النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت؛ چهار زن پرآوازه در عالیترین سطوح اندیشه و فعال در جنبشهای ترقیخواهانهی قرون نوزدهم و بیستم اروپا.
خراسان از نخستین روزهای ظهور آیین بهائی از پایگاههای مهم آن در ایران بوده و شاید بتوان گفت که بزرگترین جمعیت بهائیان را در شهرها و قصبهها و دهات خود داشته است. کتاب «تاریخ دیانت بهائی در خراسان» با عکسها و فهرستهای متعدد، داستان زنان و مردانی است که از اواسط قرن نوزدهم با گسستن از بندهای سنّت و شریعت به هویتی نو روی آوردند و همواره با شدیدترین مخالفتها از سوی روحانیون روبهرو بودند.
هنگامی که برای نخستین بار در بهار ۱۳۶۱ حکومت اسلامی کارزار تازهای را در رسانههایش به راه انداخت تا در آن با پخش «اعترافها» و خودزنیهای دگراندیشان و دگرباوران، ظلمت فقاهتیاش را بگستراند، یکباره به یاد محاکمات مسکو در پایان دههی ۱۹۳۰ افتادم. نمیشد این نمایشهای تلویزیونی را دید و به یاد محاکمات مسکو نیفتاد، محاکماتی که حاصل و عامل ایجاد دورانی دهشتبار در تاریخ شوروی بود که از آن با نام دوران تصفیههای خونین استالینی یاد میشود.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، برخی از شرقشناسان نامدار بریتانیایی، روسی، فرانسوی و آلمانی به مطالعهی آیینهای بابی و بهائی روی آوردند. مهمترینِ آنان ادوارد جی. براون، پژوهشگر بریتانیایی، بود که ترجمهها و مقالات پرشمارش بر مطالعات بعدی در دنیای انگلیسیزبان در باب الهیات و تاریخِ این دو دین تأثیری ماندگار بر جای نهاد.