تاریخ انتشار: 
1397/09/07

موزه‌ی هنرهای معاصر تهران

وفا بهمنی

شش ماه از تعطیلی موقت موزه هنرهای معاصر تهران گذشته است. قرار تعطیلی بر شش ماه بود. تا آبان‌ماه سال جاری. ماه آبان از راه رسیده است و از گشایش موزه خبری نیست. طبق آخرین اخبار، پروژه‌ی بهسازی و مرمت حدود چهل درصد پیشرفت داشته و دست‌کم تا شش ماه دیگر هم ادامه خواهد داشت. مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی اعلام نموده طرح بهسازی دوازده جبهه‌ی کاری دارد: بام، گالری‌ها، نما، محوطه‌ی حیاط میانی، محوطه‌ی باغ مجسمه، گنجینه، موتورخانه و تأسیسات مرکزی، تأسیسات و سیستم هوارسان و سرمایش و گرمایش، تأسیسات آتش‌نشانی، سرویس‌های بهداشتی،  تجهیزات نورپردازی و سیستم‌های امنیتی و حفاظتی.

می‌شود گفت پروژه‌ی کامران دیبا که در مهر ماه سال پنجاه و شش خورشیدی افتتاح شد بعد از چهل و یک سال در حال بازسازی و بهسازی بزرگی است. مجموعه‌ای که براساس معماری مدرن آن روزگار و با ظاهر الهام‌گرفته از بادگیرهای کویری ایران ساخته شده بود سال‌های سال است با ظاهر هم مدرن و هم سنتی خود، در کنار خیابان امیرآباد خودنمایی می‌کند و حالا ناچار به ترمیمی اساسی است. نمی‌توان فراموش کرد که پشت درهای بسته‌اش و در پستوهای پنهانش چه آثار ارزشمندی از چه نوابغی پنهان است. نقاشی‌هایی از لوترک، رنوار، گوگن، مونه، ونگوگ، پیکاسو، ماگریت، وارهول و جکسون پولاک. بر اساس ارزیابی‌های مختلف یکی از بزرگ‌ترین گنجینه‌های نقاشی مدرن جهان همین‌جا در خیابان امیرآباد کنار پارک لاله یا فرح سابق پنهان شده است. در بخش هنرمندان ایرانی نیز آثار ارزشمندی از سهراب سپهری، بهمن محصص، اردشیر محصص، پرویز تناولی، پرویز کلانتری، آیدین آغداشلو، کاظم چلیپا، هانیبال الخاص، فرامرز پیلارام و … در گنجینه‌ی موزه موجود است.

در دولت اصلاحات قسمت عمده‌ای از این آثار در نمایشگاه‌های مختلف مثل پاپ‌آرت، امپرسیونیسم، مینی‌مالیسم و جنبش هنر مدرن به نمایش گذاشته شد. اما این دوره نیز سپری شد و در دولت‌های بعدی آثار گنجینه مجدداً به زیر زمین فرستاده شدند. بعضی از این آثار پس از انقلاب به دلیل مغایرت با ارزش‌های اسلامی هیچ‌گاه به نمایش درنیامده‌اند مثل تابلوی گابریل با پیراهن باز اثر رنوار. بعضی هم یک‌بار و به صورت محدود به نمایش درآمده‌اند مثل تابلوی نقاش و مدلش که از جمله مهم‌ترین کارهای پیکاسو است و در سال 2010 هنگام امانت‌سپاری به سوئیس، جهت انجام تشریفات بیمه حدود 100 میلیون دلار ارزش‌گذاری شد. از دیگر آثار ارزشمند مجموعه، تابلوی نقاشی دیواری روی زمینه‌ی قرمز هندی اثر جکسون پولاک است که یکی از آثار شاخص سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی است. به نظر می‌رسد این نقاشی از پولاک که حدود 250 میلیون دلار ارزش‌گذاری شده است، گران‌ترین اثر این مجموعه باشد. این نقاشی با ابعاد تقریبیِ 5 متر در 2 متر که در سال 2011 به ژاپن قرض داده شده بود، در برگشت توسط اداره‌ی گمرک به خاطر بدهی وزارت ارشاد توقیف شد و 18 روز در انبار گمرک فرودگاه امام خمینی تهران در توقیف ماند. این یکی از داستان‌های بی‌شماری است که بر سر تک‌تک آثار این مجموعه آمده است. تعدادی از آثار هم به طور کامل نابود شده‌اند مثل پرتره‌ای که اندی وارهول از فرح پهلوی کشیده بود.

ایده و طرح کامران دیبا سال‌ها انتظار کشید تا در دهه‌ی پنجاه خورشیدی با افزایش درآمد ایران از پول نفت، این طرح عملی شد. پول خرید آثار به مرور از جانب شرکت نفت و سازمان برنامه و بودجه تأمین می‌شد. این نکته باعث شد بعضی به شوخی حوضچه‌ی روغن اثر هارا گوچی هنرمند ژاپنی را که در داخل موزه و پائین راهرو مارپیچ قرار دارد حوضچه‌ی نفت بنامند. این اثر هنری به شکل میزی سیاه همیشه در معرض دید بازدیدکنندگان بوده. حوضچه‌ای که پر از روغن سیاه است و مانند آیینه‌ای سیاه هرچیزی را در خود منعکس می‌کند. هاراگوچی سال گذشته بعد از چهل سال به دیدن اثر خود آمد و برای اقدامات حفظ و نگهداری توصیه‌های لازم را ارائه داد.

موزه علاوه بر گالری‌های چندگانه یک واحد کتابخانه و آمفی‌تئاتر نیز دارد. سینماتک موزه سال‌ها محل اکران فیلم‌های خاص برای علاقه‌مندان بوده است. باغ مجسمه‌ی موزه نیز با آثار فاخری از هنری مور، جاکومتی، مارینو مارینی، الکساندر کالدر، ماکس ارنست، رنه ماگریت و همچنین هنرمند ایرانی پرویز تناولی همیشه مورد توجه هنردوستان بوده است.

مجسمه‌ی زن و مرد کشاورز اثر داریوش صنیع زاده نیز برای چند سال جلوی موزه هنرهای معاصر قرار داشت. این مجسمه که در حکومت سابق جلوی ساختمان وزارت کشاورزی در بلوار کشاورز بود بعد از انقلاب مورد غضب تندروها قرار گرفت به این دلیل که موی سر و ساق پای زن برهنه بود. همچنین اشاره به قشر زحمت‌کش و ارجاع به سوسیالیسم داشت. این اتهامات باعث شد برای مدتی چادری برزنتی روی آن بکشند. سپس با انجام اصلاحات و گذاشتن روسری بر سر و پوشاندن پای برهنه‌ی زن، به شکل عجیب و غریبی درآمد و ناچار به جلوی موزه‌ی هنرهای معاصر منتقل شد. اما بعد از چند سال باز هم کسانی فکر کردند که مسائل این مجسمه حل نشده است و به این ترتیب مجسمه به دورترین جای باغ منتقل شد. به جایی که کمتر در چشم باشد.

پائیز تهران است. موزه تعطیل است. نم کشیدن طی چند سال قبل و آسیبی که به بعضی آثار رسید زنگ خطر را به صدا درآورده است که خطر بزرگی در کمین این مجموعه‌ی ارزشمند است. شش ماهی از شروع بهسازی گذشته و تا شش ماه دیگر هم موزه باز نخواهد شد. کسی را به داخل مجموعه راه نمی‌دهند حتی کسانی که از راه‌های دور برای دیدن باغ مجسمه‌ها می‌آیند. اپراتور پشت تلفن توضیح می‌دهد که کار خیلی زیاد است، سرویس‌های دستشویی و پشت‌بام در حال مرمت اساسی است. معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد متولی امر است و کار را به پیمانکار سپرده است. دانشجویان هنر و علاقه‌مندان همیشه منتظرند دری به تخته بخورد و دوباره کارهای گوگن، مونه و پیسارو از زیرزمین و پستو بیرون بیاید.

مجسمه‌ها را می‌شود از خیلی دور دید که زیر آفتاب کم‌جان پائیزی در محوطه‌ی چمن نشسته‌اند. اما مجسمه‌ی برنزی «درمانگر» اثر رنه ماگریت نقاش و مجسمه‌ساز بلژیکی، که در حیاط میانی جای داشت را نمی‌توان دید. کسی را به حیاط میانی راه نمی‌دهند. کارمندان می‌گویند برای جلوگیری از آسیب ناشی از بازسازی مجموعه، مجسمه‌ی ماگریت را داخل جعبه‌ی چوبی گذاشته‌اند. مردی که پیکرش قفسی بود. حالا در قفس بزرگ‌تری است. در کنار خیابان امیرآباد، رنگ‌های سرشار از زندگیِ پیر آگوست رنوار، بیش از چهل سال است که در تاریکی زیرزمین پنهان شده‌اند.