«به عقیدهی من، برای کسانی که در جامعهای با نظام استوار و قابلاعتماد پرداختِ مستمری زندگی میکنند، حدِ نصابِ اخلاقیِ ثروت برای هر نفر حدود 1 میلیون پوند، دلار یا یورو خواهد بود.»
مایکل والزر، فیلسوف آمریکایی، در این کتاب تعریفی «اخلاقی»، و نه «سیاسی»، از صفت «لیبرال» ارائه میکند: فردی که فارغ از تعهدات ایدئولوژیکِ خود، روادار، بلندنظر، منصف و عاری از تعصب است و احساس نمیکند که حتماً باید در هر بحثی پیروز شود.
بسیاری از معضلات اخلاقی دربارهی اینکه چگونه میتوان اخلاقی اندیشید یا عمل کرد، حلنشدنی به نظر میرسند. و شاید واقعاً چنین باشد. بنابراین، ممکن است وسوسه شویم که اخلاق را به کلی نادیده بگیریم یا کنار بگذاریم.
امروز که برای دریافت جایزهی صلح اینجا ایستادهام، از خود میپرسم: «دنیای قصهها و افسانهها دربارهی صلح به ما چه میگوید؟»
من این مقاله را در محیطی آرام و در زیر نور مطبوعِ خورشید در خانهام در آکسفورد مینویسم. شاید چنین تصور کنم که دنیا نیز همینقدر ساکت و آرام است. اما اگر از منظری اخلاقی بنگریم، تشبیه دنیا به منطقهای جنگی با واقعیت سازگارتر است.
امروزه نام جان فون نویمان بر خلاف همکار بسیار نامدارترش، آلبرت انیشتین، زبانزدِ مردمِ عادی نیست اما اکتشافاتِ او بر شیوههای زندگی تکتک انسانها تأثیر میگذارد. فون نویمان در نوجوانی شالودهی جدیدی برای ریاضیات ایجاد کرد. او بعدتر در آموزشِ ساختن و خنثیسازی بمب اتم نقش مؤثری داشت.