آئین بهائی – جامعه، سیاست
112 آیین بهائی جامعهوسیاست خواند تا امکانات جدید را ببیند کنونی ناظر استکه او را به سمت بالا، به هستِ نیست، فرامی و راه جدید را تخطر کند. مانده و ای چون عقب عبدالبهاء در بیان طرح خود در اروپا مطلقاً از مَقْسَم و دوگانه اند اما این ترقی اسم دارد، محدوده کند. بدیهی استکه اروپاییان ترقیکرده مترقی استفاده نمی کند تا گذاری می دارد و منحصر به مدنیت جسمانی و تمام شئون آن است. عبدالبهاء نام گذاریکند. نقدِ بنیادیِ او نقدِ شیوه، و نگاه به زندگی است. در همین خطابه، به مسیح ارزش کند کند و اضافه می گذار و مؤسس مدنیت روحانی در گذشتۀ دور اشاره می در مقام بنیان که حال بهاءالله همچون او چنین اساسی نهاده است. پیداست انظار مخاطبان با نام بهاءالله شد. زیرا او این مکتب را در ایران تأسیسکرد. اروپاییان در مدنیت بلافاصله متوجه ایران می تر بود: «جامم از آن مِیْ ماندگی آنها در امری اساسی روحانی عقب بودند و از نظر او اما عقب بندی نقد یکسویگی و ناتمامی مدرنیته است. عَلمکردن باید تهی است». نفسِ این تقسیم که می مدنیت روحانی در مقابل مدنیت جسمانی ضمناً افاده این معناستکه ناتمام ماندن طرح و پروژۀ مدرنیته ذاتیِ آن است و منبعث از محدودیت زمینه و حوزۀ عمل آن است، پس آن ناتمام توان در جایی خواهد ماند و گزیری از افزودن ساحت روحانی به ساحت جسمانی نیست. نمی که بالذات ناتمام و ناقص است به کمال و سعادت انسانی دست یافت. فردی پرورش یافته زده و مبهوت به ترقیات در چنین مکتبی از ایران آمده بودکه برخلاف دیگر ایرانیانکه شگفت گفت. پیام در همین جا ماندگی اساسی آنها می نگریستند، در عین اقرار به آن از عقب غربیان می گرفت. در درست و دقیق دیدن همه چیز و به درستی به سراغ نقائص رفتن. «پیام» شکل می اندازی خاص خود دارد. اختصاص بهکسی داردکه چشم رود. از حدود قارات عالم و مکان در زبان عبدالبهاء پیام حتی از حد مخاطبان فراتر می کند. پیام عبدالبهاء تنها برای مخاطبان حاضر و اهالی درازی می رود، به زمان دست فراتر می کنونی ارض نبود، بلکه پیامی برای همۀ فصول بود حتیگاه پیامی از دیرباز و با اشاره به همۀ ) در نطق خود در پاریس در ۱۵۸ ، ص ۱ خطابات ادیان اما با تفسیری نو از آنها. مثلا (در گوید: «اساس بهاءالله ترک تعصب وطنی و تعصب مذهبی و تعصب می ۱۹۱۱ نوامبر ۱۳ جنسی و تعصب سیاسی است؛ زیرا عالم بشر به مرض تعصب مبتلا شده و این مرض مزمن استکه سبب هلاک است.» او این تعلیم و آموزۀ بهاءالله را از لوازم تعالیم کلیۀ ادیان الهی گوید «اگر اهل ادیان تابع خدا هستند و مطیع تعالیم الهی، تعالیم الهی امر کند و می اعلام می
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2