آئین بهائی – جامعه، سیاست

117 آیین بهائی جامعهوسیاست شفاف منجمد ثابت شده است و این از اکتشافات اخیره است. . . پس سبب حیات آب است ،۱ ، ج خطابات فرماید باید از آب و روح تعمید یافت.» ( ‌ که از این استکه [در انجیل] می دانیمکه در قرآن صریحاً آمده استکه «مِنَ الماء کل شیئ حی» و این همان ‌ ) و ما می ۱۲۵ ص عبارت بالاست: «سبب حیات آب است»، حاضرینیکه مسلمانند یا سابقۀ اسلامی دارند مثل اکنون حاضریم، از آن رو که سخن پیشاپیش رو به ‌ بهائیان شرقی حاضر در مجلس، و ماکه هم سوی ما آیندگان داشته است، از همان آغاز توجه مخاطبانِ حاضر، و توجه ما مخاطبان آینده، به آید. و زبانِ آب و رحمت ‌ شود. قرآن در انجیل به زبان می ‌ این رشتۀ پیوند بین دو دین جلب می گردد. در اشاره به رسم ‌ شود و برمی ‌ گوید، حتی آتش به آب تأویل می ‌ به جای آتش سخن می فرماید باید از آب و روح تعمید شد، ‌ کند: «می ‌ غسل تعمید در مسیحیت سخن ادامه پیدا می الله، زیرا ‌ یعنی از آن چیزیکه سبب حیات ابدی است و آن ماء عین آتش است یعنی محبت شود.» ‌ شود چون سبب حیات است آبگفته می ‌ سوزاند آتشگفته می ‌ ها می ‌ الله چون پرده ‌ محبت شود. ‌ شود، و در آن هیچ ذکری از گناه نمی ‌ و سپس همین خط اخیر با تمثیل آب پیگرفته می برخلاف آنچه در مسیحیت آمدهکه غسل تعمید با آب برای شستنگناهان است و هر مسیحی بار از گناه اولیه است،گناهیکه خود نکرده است، والدینش آدم و حوا ‌ در بدو تولد نیز سنگین اند.گناه دیگران و نهگناه خودِ ما. این تفسیر خطا در مسیحیت آب را در غسل ‌ در بهشتکرده ها و عناصر طبیعت، ‌ ترین استعاره ‌ گرداند و در حقیقت آب، لطیف ‌ تعمید به گناه و جرم برمی بیند و به ویژه در کتاب ‌ توزی می ‌ سببی نیستکه نیچه در این همه کین ‌ گذارد. بی ‌ را ضایع می گیرد. کشیش ‌ رحمانه پی می ‌ توزی را در موارد بسیار بی ‌ خود این رگۀ کین تبارشناسی اخلاقِ دهد، اما دم ‌ هایی اغلب سست و بیهوده به او می ‌ پاسخ تاریخ فلسفه فردریککاپلستون نویسنده توزی همه جا پیداست. حتی مسیح برای پاک شدنگناهان مسیحیان به صلیب ‌ خروس اینکین ای! و این در سنت مسیحی ‌ توزی ‌ شود، وهکه چهکین ‌ کشیده شد. یکی به جرم دیگریکشته می کش ‌ های آن راسخ شده است. برای ما عجیب استکه وقتی یک آدم ‌ ها و ایده ‌ و سابقۀ مفهوم گناهی را در اروپا به گناه جنگجویان غربی در جای دیگری، در خاورمیانه ‌ انتحاری مردم بی رود، حال آنکه تفسیر کشیشان برای طبیعی ‌ کشد انگشت اتهام فقط به سوی اسلام نشانه می ‌ می اش نخست در مسیحیتگذاشته شد. البته ‌ پایه جرمگناه دیگران جلوه دادنکشته شدن یکی به شود یکی به ‌ ، اما وقتی قبولکردید که می کشتن با این تفاوتکه در آنجاکشته شدن است و نه شود یکی ‌ اید: پس می ‌ گناه دیگریکشته و شهید شود خود به خود سویۀ دیگرش را طبیعیکرده کنندۀ غیر ‌ را بهگناه دیگریکشت! این تالی فاسد آن عقیده است. این بنیاد ماوراءفیزیکیِ موجه ترین شهادت در عالم مسیحیت است. اصلِ شخصی بودن جرم، یا به تعبیر ‌ قابل قبول آن بزرگ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2