آئین بهائی – جامعه، سیاست
119 آیین بهائی جامعهوسیاست الله . . . چون و از این پس چون پیش از آن، این آب استکه در خطابه روان است. «محبت اند اما این تشنگی آنجا شود.» بنا بر آن استکه همه تشنۀ آب سبب حیات است آبگفته می فراست و هوشیاری، که الله است چنان نیستکه به غریزه فهمیده شود، بی که تشنگیِ محبت اگر این بود عبدالبهاء در پاریسکاری نداشت. این تشنگی تشنگی جسم نیست تشنگی جان خواهد، آموزگاریکه نزدیک شود آموزگار می است. و چون این تشنگی به غریزه دریافته نمی باشد و به نزدیک جان و جانِ جهان نیرومندی یافته باشد و انسان را بشناسد و به هزارتوی شخصیت او راه داشته باشد. و عبدالبهاء را این نیرومندی بود و قدرت شورانگیزی، والاترین و پایدارترین نوع شورانگیزی. رسالت او در پاریس و سپس تمام اروپا و امریکا یا «انجمن عالم» کند: رسالت آموزگاری بود. پس خطابه چنین ادامه پیدا می شود. به الله حقیقت فضائل عالم انسانی است به آن طینت بشر پاک می «باری محبت یابد.» در اینجا بحثِ نقص درمیان استکه ذاتیِ الله از نقائص عالم انسانی نجات می محبت الله ترقی در عالم دهد: «به محبت موجود انسانی است و نه گناه و کردۀ ناصواب. او ادامه می الله از برای جمیع بشر سبب شود. محبت الله سبب نورانیت عالم می کند محبت فضائل می شود. از هیچ کس هم شود.» آشکارا در اینجا از کاربرد لفظ دین خودداری می وحدت می شود که بهائی شود. همه با هر نام و نشان و تعلقی به جوهره و ذات دین یعنی خواسته نمی داری عبارت از آن نباشد آن را ارجی شوند. اگر دین و دین الله، دین یگانه، دعوت می محبت نیست. کند تا با آن همۀ ادیان را از درون یابد از آبکه خرم و تازه می در ادامه رشتۀ پیوندی می الله الله حقیقت جمیع ادیان است. . . حضرت ابراهیم به محبت دهد: «محبت به هم پیوند الله یوسف عزیز مصر شد» و نیز تمام حرکات و اقدامات مهم ها را شکست. . . به محبت بت الله حضرت مسیح حیات جاودانی بقیۀ انبیا نیز از این خاستگاه بوده است، از جمله: «به محبت الله حضرت محمد قوم عرب را از اسفل درکات جهل به اعلی درجات بخشید. به محبت هر یک جهان متفاوتی بوده ِ اند، دینِ محبت. اما جهان ها یک دین علم رسانید. . .» همۀ دین است. کل خطابه یک چرخه است. در زیرساخت، در این پائین هستیِ تمام موجودات از آب ترین نوع حیاتِ خود، حیات روحانی، به آب، به ترین موجود، در عالی است و در آن بالا عالی شود و به آب معنویکه سبب حیات آب محبت زنده است. چرخه از آب عنصری شروع می آنکه در آن انگشت یابد. در تمام سخنرانی این آب استکه روان است بی هاست خاتمه می جان
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2