آئین بهائی – جامعه، سیاست

132 آیین بهائی جامعهوسیاست ) چون جامعۀ بهائی مدعی تلاش برای متحد ساختن جهان است، بدیهی استکه ۱۶۸ ص خود باید متحد باشد. در کانون حفظ این وحدت، مفهوم عهد و میثاق قرار دارد که توسط العدل به ‌ بهائیان از بیت ‌ بهاءالله ابداع شده و در حالِ حاضر عبارت است از اطاعت همۀ طورکه پیشتر گفتم، یکی از وجوه این ‌ امور مربوط به این دین. همان ‌ عنوان داورِ نهائی در همۀ آموزه این استکه هر چند بهائیان آزادند که فهم شخصی خود را از متون مقدس بهائی داشته ‌ یک از آنها حق ندارد مدعی شودکه تنها فهمِ درست از آنِ اوست. بنابراین، آموزۀ ‌ باشند، هیچ عهد و میثاق با چنین گرایشی مغایرت دارد، گرایشی که در میان رهبران بنیادگرای فرهمندی نظیر مبلّغین تلویزیونی مسیحیت تبشیری آمریکایی وجود دارد؛ زیرا فقط تفسیر خود از العدل ‌ تردید، مفهوم عهد و میثاق و اقتداریکه به بیت ‌ دانند. اما بی ‌ کتاب مقدس را معتبر می شمارد، ناسازگار ‌ ایکه آزادی فردی را از هر چیز دیگر ارزشمندتر می ‌ بخشد با عقیدۀ لیبرالی ‌ می کند ‌ گوید که آئین بهائی «نه فرد را سرکوب می ‌ است. شوقی افندی در توصیف آرمان بهائی می ستاید که به موجودی ضداجتماعی و تهدیدی برای جامعه بدل شود. همچون ‌ و نه چنان می کند.» (نقل در هورنبی، ‌ دیگر امور، آئین بهائی در این مورد هم از «اصل اعتدال» پیروی می )۴۰۷ ، ص ۱۹۹۷ معطوف به حفظ ‌ این تمرکز بر وحدت، مبنای منطقی همان سازوکارهای جمع گرایانۀ وحدتی استکه کول از آنها انتقاد کرده است. هر چند شوراهای انتخابی بهائی از بیشترین اختیاراتِ قانونی خود برخوردارند اما شماری از بهائیان مجرّب هم به عنوان ‌ اقتدار در حیطۀ شوند. این افراد اقتدار ندارند اما مسئولیت ‌ ی معاونت» منصوب می ‌ ها ‌ «مشاور» و «عضو هیأت تشویق بهائیان به ترویج این آیین و محافظت از آن در برابر تفرقه و انشقاق را برعهده دارند. یی را حول یک موضع یا ادعای خاص ‌ ها ‌ ها و دسته ‌ بنابراین،گاهی مجبورند با بهائیانیکهگروه اند، صحبتکنند. اینکار سبب شده که منتقدان آئین بهائی این افراد را به ترویج ‌ تشکیل داده ، ص ۲۰۰۲( بنیادگرایی و همسانی فکری در جامعۀ بهائی متهم سازند. برای مثال، کول داران ‌ گوید: «طرف ‌ ) از «تعهد» این افراد به «کنترلگفتمان عمومی» سخن می ۲۰۶ ، ص ۲۰۴ یابند و به مقام ‌ اللفظی از متون مقدس... اغلب در نظم اداری بهائی ارتقاء می ‌ قرائت تحت شوند، و از این مقام برای ترویج مخالفت با ‌ «عضو هیأت معاونت» و «مشاور» منصوب می کنند.» با وجود این، او بلافاصله پس از این عبارت از دو نفر به عنوان ‌ روشنفکری استفاده می اند. ‌ بردکه هرگز مشاور یا عضو هیأت معاونت نبوده ‌ شاهد ادعای خود نام می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2