آئین بهائی – جامعه، سیاست

149 آیین بهائی جامعهوسیاست های رایج در فلسفۀ ‌ ها و مقوله ‌ توان بهکمک نظریه ‌ چگونگی تعامل نهادهای دینی و مدنی را می گرا» ‌ های «اجتماع ‌ هایی میان فلسفه ‌ طور خاص، کول شباهت ‌ سیاسی معاصر توضیح داد. به کند- و دیدگاه ‌ خواهی مایکل سَندِل اشاره می ‌ ) - او به مفهوم جمهوری communitarian ( ((2( گرا دارد. ‌ المللی ‌ ای بین ‌ یابد، البته با این تفاوتکه دیدگاه بهاءالله شالوده ‌ مورد نظر بهاءالله می طلبانۀ ‌ گلینکه بیش از هر نویسندۀ دیگری به این مسئله پرداخته، دیدگاه جدایی ‌ سِن مَک گیردکه بهاءالله خواهان نوعی جدایی بود: ‌ متفاوتی دارد. او نتیجه می نهادهای دینی و حکومتی اعضای متمایزی در پیکرۀ سیاستند. نهادهای دینی نباید در ادارۀ امور مدنی یا مسائل مربوط به خط مشی مداخله کنند. جدایی دین و حکومت نشانۀ بلوغ بشر و گریزناپذیر است... دین باید رسمیت یابد: نقشی قانونی بازیکند آنکه این امر متضمن رسمیت یافتن انحصاری دین ‌ و حداقل حامی اخلاق باشد، بی ((2( خاصی باشد. گلین مبتنی بر این فرض استکه وجود و اعتبار حکومت در الهیات ‌ های مک ‌ استنتاج گرایی مسیحی، ‌ بهائی به حدی استکه در هیچ دین بزرگ دیگری، حتی در الگوهای دوگانه ای که آیین بهائی از جامعۀ ‎ شناسانه ‌ گلین، در الگوی آخرت ‌ خورد. به عقیدۀ مک ‌ به چشم نمی گلین ‌ بینی شده است. مک ‌ کند، همزیستی حکومت و موعود همۀ ادیان پیش ‌ آرمانی ترسیم می افزاید که الگوی مطلوب بهاءالله از روابط دین و حکومت تا حدی شبیه انگلستان امروز ‌ می دهد: «در تعریف کلی، کلیسای ‌ گلین فهم خود از این الگو را چنین توضیح می ‌ است. مک تواند مشورت ‌ انگلستان جزئی از حکومت، و نه دولت است.کلیسا در وضعیتی قرار داردکه می چنین ((2( ای را به زور تحمیلکند.» ‌ تواند حکمرانیکند یا عقیده ‌ ارائه دهد یا انتقاد کند اما نمی گرایی و آزادی عقیده، نیاز به دین به عنوان شالودۀ جامعه ‌ الگویی با تعهدات بهاءالله بهکثرت روشنی ‌ گلین به ‌ و زندگی اجتماعی، و لزوم مشورت دولت با رهبران دینی، همخوانی دارد. مک Century , Colum. U. Press, 1998 ۱۹۱ . همان، ص 21 22.SenMcGlinn, ATheologyoftheStatefromtheBaha‘iTeachings ,41J.Church&St.,1999,pp.697-724 ،کتاب دین و حکومت: الهیات سیاسی پست مدرن پایان نامۀکارشناسی ارشد خود با عنوان ۲۰۰۵ گلین در سال ‌ مک را دربردارد. جز در مواردیکه تصریحکرده ۱۹۹۹ های او در مقالۀ سال ‌ نخست را منتشر کرد که بسیاری از استنتاج است. ۱۹۹۹ باشم، همۀ ارجاعات این مقاله به مقالۀ سال ۷۰۸ . همان، ص 23

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2