آئین بهائی – جامعه، سیاست

151 آیین بهائی جامعهوسیاست ای از آینده که ‌ افزاید «هر گوشه ‌ در ادامه گلمر تنها می ((2( و سیاست با یکدیگر آشتی کنند.» نویسندگان این کتاب ((3( نمایاند حاکی از رحمت، دلداری، و هدایت است.» ‌ خدا به بشر می کنند و تنها شفر در پانوشتی در اشاره به ادارۀ ‌ از پرداختن به موضوع خداسالاری خودداری می ((3( پردازد. ‌ جامعۀ بهائی، و نه در رابطه با کل جامعه، به آن می خواه در متون ‌ طلب و جدایی ‌ های ادغام ‌ دهند، سنت ‌ های بالا نشان می ‌ طورکه مثال ‌ همان هایی در دفاع از تقریباً هر نوع رابطۀ ممکن میان نهادهای بهائی و ‌ فرعی بهائی، استدلال کنند. دربارۀ این موضوع در متون فرعی، هم از نظر روش و هم از ‌ نهادهای مدنی اقامه می گیری آشکارا اختلاف نظر وجود دارد. اما این متون وجه مشترکی دارند: همگی ‌ لحاظ نتیجه اند: ‌ گرایند. تاکنون آثار مربوط به این موضوع عمدتاً در پی پاسخ دادن به این پرسش بوده ‌ ذات شده در ‌ های ارائه ‌ رابطۀ ذاتی مورد نظر میان نهادهای بهائی و نهادهای مدنی چیست؟ پاسخ توان الگوی بهائی روابط ‌ اند که با تلاش برای یافتن نیّت بهاءالله می ‌ متون فرعی نتیجه گرفته کنند که قرار است شکل خاصِ ‌ «دین و حکومت» را یافت. یعنی نویسندگان این متون تصور می توان در آثار بهائی پیدا کرد- شکل ‌ و این شکل خاص را می ((3( واحدی از دولت رواج یابد، کنند که ‌ سیاسی معیّنی برای آخرالزمانِ مورد نظر بهاءالله. از این رو این نویسندگان گمان می توان شناسایی و به ‌ ) ملکوت الهیِ موعود را می institutional arrangements های نهادیِ ( ‌ آرایه دقت مشخصکرد. اینکه بگوییم گفتمان مربوط به مفاهیمِ بهائی دین و حکومت عمدتاً ماهیتی نهادمحور گرا داشته- یعنی در پی تشخیص آرایۀ نهادیِ درستِ مورد نظر بهاءالله بوده-گفتمان ‌ و ذات مشغولی به تشخیص الگوهای نهادی ‌ سازد. دل ‌ های دینی متمایز نمی ‌ بهائی را از دیگر گفتمان شناسیِ آنها یکی از محورهای اصلی بحث دربارۀ رابطۀ میان نهادهای دینی و سیاسی ‌ و پویایی ((3( ویژه از زمان انقلاب پاپی در قرن یازدهم میلادی بوده است. ‌ در سراسر تاریخ مسیحیت، به ۴۳۹ . همان، ص 29 . همان 30 فهمد، سپس به عبارت دیگری از ‌ نامۀ من را نمی ‌ نویسد: فیچیکیا،که معلوم است پایان ‌ . شفر در پانوشتی چنین می 31 کنم: «بنابراین، نظم اداری ‌ کند،که در آن عناصر ساختاریِ خداسالار نظم جامعۀ بهائی را معرفی می ‌ ام اشاره می ‌ پایان نامه کند- نه از طریق روحانیون پیشگوی معبد دلفی بلکه از ‌ خصلتی خداسالار دارد: خدا خودش بر پیروانش حکومت می ۱۹۱ ایکه فرّه عصمت به آنها عطا شده است.» همان، ص ‌ طریقکتابی وحیانی و نهادهای قانونی پردازند. ‌ های نهادی نمی ‌ کنند و به مسئلۀ شکل ‌ .گلمر، شفر و توفیق از شکل خاصی دفاع نمی 32 . برای بحث دربارۀ تکامل رابطه میان حقوق و دین در اروپا، از جمله بحثی بسیار خوب دربارۀ انقلاب پاپی، ر.ک؛ 33

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2