آئین بهائی – جامعه، سیاست

157 آیین بهائی جامعهوسیاست دهد: ‌ بهاءالله ماهیت حاکمیتِ قائم را توضیح می کتاب ایقان، در بخش دوم ... مقصود از سلطنت، احاطه و قدرت آن حضرت است بر همۀ ممکنات و خواه در عالمِ ظاهر به استيلای ظاهری ظاهر شود يا نشود ... مراد از سلطنت، سلطنتی استکه شود و آن احاطۀ باطنيّه ‌ در ايّام ظهورِ هر يک از شموس حقيقت بنفسه لنفسه ظاهر می نمايد کلّ من فی السّموات و الارض را، و بعد به استعداد کون ‌ استکه به آن احاطه می آيد. ‌ و زمان و خلق در عالمِ ظاهر به ظهور می کند ‌ های نخست رسالتش در مکه اشاره می ‌ بهاءالله به عدم قدرت دنیوی محمد در سال دهد. حاکمیت پیامبران ‌ و آن را در تقابل با اقتدار روحانی محمد در زمان بهاءالله قرار می عبارت است از قدرت جذب مؤمنین و تغییر قلوب، اصلاح اخلاق، برانگیختن ایثار و ایجاد شکل جدیدی از جامعۀ بشری. هرچند این قدرت با سلطۀ دنیوی تفاوتی آشکار دارد و به لطف داند: ‌ دوامش از آن برتر است، بهاءالله آن را نافی یا جایگزین حکومت دنیوی نمی ... اگر مقصود از سلطنت، حکم ظاهر و غلبه و اقتدارِ ظاهرِ مُلکی باشد که همۀ ناس مقهور شوند و به ظاهر مطيع و منقاد گردند تا دوستان مستريح و معزّز و دشمنان مخذول و منکوب شوند، پس در حقّ ربّ العزّه که مسلّماً سلطنت به اسم اوست و آيد. ‌ جميع به عظمت و شوکت او معترفند اين نوع از سلطنت صادق نمی کند: اگر خدا عقیده یا اطاعت را بر بشر تحمیل ‌ گوید که شیوۀ خدا تغییر نمی ‌ بهاءالله می گوید که تمایز میان حاکمیت ‌ حال می ‌ تواند چنین کند. او درعین ‌ کند، پس قائم هم نمی ‌ نمی کند باید «دربارۀ ‌ ایکه قائم تأسیس می ‌ دنیوی و روحانی در حق خدا صادق است: ملکوت الهی خدا صادق» باشد، [یعنی] باید سلطه، عظمت، و قدرتِ ملکوت آسمان را انعکاس دهد. در ((5( «الهیات نظری» به این موضوع بازخواهیمگشت. دهد ‌ گوید که نقل قولِ اول نشان می ‌ طور ضمنی می ‌ گلین به ‌ این استدلال متقن نیست. مک توان استدلالی مخالف ‌ ای به حاکمیت دنیوی ندارد. با استناد به این نقل قول می ‌ که قائم علاقه گوید قائم «خواه در عالمِ ظاهر به استيلای ظاهری ظاهر ‌ با او را ارائه داد. همینکه بهاءالله می 52. McGlinn, A Theology , n. 21, p. 70

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2