آئین بهائی – جامعه، سیاست

162 آیین بهائی جامعهوسیاست شمارند یا خیر. برای تعامل دین و ‌ و مدنی چیست و آیا آثار بهائی ادغام نهادی را لازم می تواند فرهنگی و ‌ های دیگری غیر از ادغام نهادی وجود دارد. برای مثال، ادغام می ‌ سیاست، راه اجتماعی باشد- یعنی اینکه دین در سپهر عمومی و در گفتمان عمومی فعال باشد اما نهادهای توان ‌ ها و ساختارهای فراوانی را می ‌ دینی و مدنی از یکدیگر متمایز بمانند. افزون بر این، شکل تصور کرد که در آنها نهادهای دینی و سیاسی به درجات متفاوتی با یکدیگر روابط رسمی (و حال از نظر سیاسی و حقوقی از یکدیگر متمایز بمانند. با ‌ غیررسمی) داشته باشند، و درعین مرور بعضی از آثار اصلی بهائی استدلال خواهیم کرد که تعالیم بهائی هیچ الگوی خاصی از کند. ‌ تعامل نهادی را به عنوان تنها الگوی لازم و درست معرفی نمی نقطۀ شروع تحلیل نقش عمومی احتمالی نهادهای بهائی عبارت است از مرور ماهیت، العدل توجهکنیم: ‌ العدل. در ابتدا باید به عبارات زیر از بهاءالله دربارۀ بیت ‌ ساختار، و نقش بیت اين فقره از قلم اعلی در اين حين مسطور و از کتاب اقدس محسوب. اُمور ملّت معلّق است به رجال بيت عدل الهی، ايشانند امناء اللّه بين عباده و مطالع الامر فی بلاده. يا حزب اللّه! مربی عالم عدل است، چه که دارای دو رکن است، مجازات و مکافات و اند از برای حيات اهل عالم. چونکه هر روز را امری و هر حين ‌ اين دو رکن دو چشمه را حکمتی مقتضی، لذا امور به بيت عدل راجع تا آنچه را مصلحت وقت دانند معمول دارند. نفوسیکه لوجه اللّه بر خدمت امر قيام نمايند، ايشان مُلهمند به الهامات غيبی الهی. بر کلّ اطاعت لازم. امور سياسيّه کلّ راجع است به بيت عدل و عبادات بما ((6( انزله اللّه فی الکتاب. در ((6( کانون اصلی بحث این جمله است: «امور سياسيّه کلّ راجع است به بيت عدل.» برند که قرار است ‌ پردازانه بهکار می ‌ جامعۀ بهائی اغلب این عبارت را در تأیید این ادعای دفاعیه العدل، نهاد حاکم بر کل دنیا باشد. برخلاف این رهیافت متداول، کولگفته که ‌ در آینده بیت گوید که ‌ کول می ((6( ویژه «امور سیاسیه» نادرست است. ‌ ترجمۀ انگلیسی رایج این عبارت، به ها اشاره دارد، و نه به نقش سیاسیِ متضمن در کاربرد ‌ این عبارت به رهبری و وضع مجازات ه، لانگنهاین، آلمان، ای از الواح جمال اقدس ابهیکه بعد از کتاب اقدس نازل شد ‌ مجموعه . بهاءالله، لوح اشراقات، 67 ۷۵ ، ص ۱۹۸۱ ، لجنۀ نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی . همان 68 69. Cole, Modernity , n. 19, pp. 96-97.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2