آئین بهائی – جامعه، سیاست
163 آیین بهائی جامعهوسیاست ((7( واژۀ حکومت. کند که طی چند صد سال به تدریج معنای سیاست اما کول به این واقعیت توجه نمی های خاورمیانه از مجازات به معنای متداول آن در غرب تغییر یافت. در متون در همۀ زبان قرون یازدهم و دوازدهم میلادی، مشتقات واژۀ سیاست دارای معانی ضمنی سیاسی مهمی ((7( بودند. ایمکه پیامدهای این بیان بهاءالله چیست؟ با وجود این، هنوز به این پرسش پاسخ نداده العدل، یگانه مرجع دینی و مدنی طور تلویحی به این معنی باشد که بیت تواند به این بیان می ایکه بر العدل باید به همۀ امور سیاسی تواند به این معنی هم باشد که بیت حال می است. درعین دهد العدل نشان می گذارد، بپردازد. مرور بعضی از آثار مهمِ مربوط به بیت جامعۀ بهائی اثر می حال، هیچ شود. درعین تردید از آن همچون یک نهاد تقنینی سیاسی معاصر صحبت می که بی عیار را تأیید گرایی تمام العدل و نهادهای مدنی وجود نداردکه ادغام بیان صریحی دربارۀ بیت کند. نویسد «امور عبادی» را باید بر اساس تعالیم مندرج در متون مقدس بهائی بهاءالله می کند و طرح العدل خارج می انجام داد. به این ترتیب، او این امور را از حیطۀ صلاحیت بیت ) عبادات دهد. از نظر تاریخی، در حقوق اسلامی حیطۀ عبادت ( اسلامیکلاسیک را تغییر می در ((7( ) متمایز بوده است. سیاسات ) و سیاست ( معاملات های روابط اجتماعی ( از حیطه عبادات های بر حیطه علما شده توسط ها و قواعد وضع نظریۀ اسلامی سنّی کلاسیک، روش حاکم است و در نتیجه روحانیون قدرت اجتماعی زیادی دارند. به مرور زمان، معاملات و روحانیون برای نقش خود در حیطۀ سیاسات هم توجیهاتی ارائه دادند، هرچند در عمل، حاکم ، واژۀ political گوید ترجمۀ انگلیسی عبارتِ «امور سیاسیه» نادرست است، زیرا به جای واژۀ طورکهکول می . همان 70 بهکار رفته است. state (منابع و علم حقوقی هرچند اصول الفقه . در این دوره، توجه فقهای سنّی به قلمرو عمومی و قانونی افزایش یافت. 71 پرداخت، اما تا پیش از ظهور علمایی مثل الماردی که علمای مسلمان به وجود آوردند) به حقوق خصوصی بسیار می کرد. الماردی و همتایانش به تأمل در باب قدرت و حقوق ) چندان توجهی به قدرت و اقتدار عمومی نمی ۹۷۲ -۱۰۵۸( و شریعت ، در اشاره بهگسترش شریعت ، همراه با سیاست عمومی پرداختند و آن را در فقهگنجاندند. از آن زمان، واژۀ به قلمرو سیاسی بهکار رفت. فقه ایکلاسیک بر تاریخ و تکامل حقوق اسلامی، از جمله بحث خوبی دربارۀ اصطلاحات و مضامین . برای مقدمه 72 مندرج در این مقاله، ر.ک: Noel J. Coulson, A History of Islamic Law , Edinburgh U. Press, 1964
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2