آئین بهائی – جامعه، سیاست
166 آیین بهائی جامعهوسیاست ((8( از معاملات است، ناسخ آن مسائل نيز تواند بود. العدل داده شده، قدرتی تقنینی ای (تشریع) که به بیت معلوم است که قدرت حقوقی تواند واگذاری تواند قوانین را وضعکند. تنها چنین خوانشی می استکه بر اساس آن نهادی می قدرتی مثل لغو (نسخ) قوانین به این نهاد را توضیح دهد. نویسد: رسد. عبدالبهاء می العدل همانند یک نهاد تقنینی سیاسی به نظر می تردید ساختار بیت بی بيت عدل مصدرِ تشريع است و حكومت قوّۀ تنفيذ. تشريع بايد مؤيّد تنفيذ گردد و تنفيذ بايد ظهير و معين تشريع شود تا از ارتباط و التيام اين دو قوّت، بنيان عدل و ((8( انصاف متين و رزينگردد و اقاليم جنّة النّعيم و بهشت برين شود. های جهان است. های دولت العدل وکنش این متن متضمن ارتباط میان نقش تقنینی بیت گوید: العدل چنین می عبدالبهاء در تعریف حیطۀ اقتدار تقنینی بیت العدل] در محلّی اجتماعكنند و در آنچه اختلاف واقع يا مسائل مبهمه آن اعضاء [بیت و يا مسائل غير منصوصه مذاكره نمايند و هرچه تقرّر يابد همان مانند نصّ است. و چون بيت عدل واضعِ قوانين غير منصوصه از معاملات است، ناسخ آن مسائل نيز ای قانونی نهد و معمولگردد، ولی بعد از صد تواند بود. يعنی بيت عدل اليوم در مسئله سال، حالِ عمومی تغيير كلّی حاصل نمايد، اختلاف ازمان حصول يابد، بيت عدل ثانی تواند آن مسئلۀ قانونيّه را تبديل به حسب اقتضای زمان نمايد، زيرا نصّ صريح ((8( الهی نيست. واضع بيت عدل، ناسخ نيز بيت عدل. العدل دارای سرانجام باید خاطر نشان کرد که به گفتۀ عبدالبهاء و شوقی افندی، بیت استلزام منطقی این ادعا آن استکه عقیده ((8( «عصمت موهوبی» (العصمة الصفاتیة) است. . همان، 83 ۱۶ . همان، ص 84 ۲۱ . همان، ص 85 . برای بحثی دربارۀ عصمت در آیین بهائی، ر.ک: 86
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2