آئین بهائی – جامعه، سیاست
175 آیین بهائی جامعهوسیاست لازم به ذکر استکه در آثار بهائی، مبدأ حرکت به سوی آفرینشِ الگوهای وحدت، قلمرو تک افراد بشر است. با آگاهی از وحدت اساسی واقعیت، و واحد شمردن جهان، آ گاهی تک گوید که انسان باید «در اشياء به نظر توان به آن وحدت اجتماعی دست یافت. بهاءالله می می توحيد مشاهده کند و اشراقِ تجلّی شمس الهی را از مشرق هويّت بر همۀ ممکنات يکسان کثرتِ مندرج در ((10( بيند و انوار توحيد را بر جميع موجودات، موجود و ظاهر مشاهدهکند.» توان و باید از طریق «توحید» دریافت. وحدت را می طلبانه عدم درک این امر است گرایانه و جدایی یکی از معایب هر دو رهیافت ادغام که مفاهیم بلوغ و وحدت، هرگونه قطعیت را از دیدگاه مربوط به تأسیس ملکوت الهی بر ای از اَشکال زدایند، و در نتیجه از لحاظ نظری، امکان دارد که طیفگسترده روی زمین می نهادی متفاوت، ترجمانی معتبر از تعالیم بهائی باشد. استمرار ظهورات الهی و تأکید بر تغییر گیری الگوی نهایی ملکوت الهی را نشان تدریجی، اهمیت پاسخ و انتخاب بشر در شکل توانیم از یک شکل اگر تعامل خدا با بشر را مبتنی بر پیشرفت تدریجی بدانیم، نمی ((11( دهد. می نهایی از ملکوت الهی سخن بگوییم. همۀ اشکال نهایی، واقعیتی ممکن و تاریخی خواهند بود، ((11( طورکه حتی وحی هم تابع خرد تاریخی است. همان های بهاءالله و عبدالبهاء به تغییر اجتماعی و سیاسی، این دیدگاه با بررسی رهیافت های تغییر اجتماعی و سیاسی وجود دارد. مراتبی از شیوه شود. در آثار بهائی سلسله آشکارتر می در رأس این هرم،کنش در سطح معانی اجتماعی قرار دارد، سپس نوبت به تغییرات در سطح رسد و سرانجام در قاعدۀ هرم با اَشکال سیاسی (نظیر قوانین و نهادها) هنجارهای رفتاری می شویم. به بیان ساده، روش تغییرِ مورد نظرِ بهاءالله و عبدالبهاء بر نیاز به عمل در روبرو می کند. سطح معانی پیش از پرداختن به تغییراتگسترده در سطح هنجارها و اَشکال تأکید می ای به تغییر اجتماعی ناشی از تعریف بهائی وحدت است. مفهوم بهائی چنین رهیافتگسترده شمارد. وحدت،که مفهومکثرت را در خود جای داده، اجبار را به عنوان وسیلۀ تغییر مجاز نمی ۱۸ ، ص هفت وادی . بهاءالله، 109 اش بارها بر پاسخ و انتخاب بشر تأکید کرد. برای مثال، بهاءالله بین پاسخ ندادن حکّام . بهاءالله در دوران زندگی 110 طور مشخّص، پاسخ ندادن آنها به دید. به هایش و مسیر بشر به سوی صلح جهانی ارتباطی می و پادشاهان جهان به نامه نویسد: «لما معنای از دست رفتن فرصتِ ظهور الگوی جدیدی از تمدن- «صلح اعظم» در آیندۀ نزدیک بود. بهاءالله می نبذتم الصّلح الاکبر عن ورائکم تمسّکوا بهذا الصّلح الاصغر لعلّ به تصلح امورکم و الّذين فی ظلّکم علی قدر يا معشر ۱۰۷ العدل، یادداشت الآمرين» نقل از نامۀ بیت 111. Saiedi, Logos , n. 48, pp. 62-66, pp. 322-324
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2