آئین بهائی – جامعه، سیاست

176 آیین بهائی جامعهوسیاست پس از اعلان ۱۸۶۳ توان در نخستین اصلی دید که بهاءالله در سال ‌ این طرز فکر را می رسالتش در مقام مظهر الهی وضعکرد: کنار گذاشتن شمشیر. سعیدی در توصیف پیامدهای نویسد: ‌ این اصل چنین می ها؛ ‌ منع قتل، خشونت و اجبار دینی؛ ترویج محبت، وحدت و دوستی در میان انسان گری و تکثیر سلاح؛ تأکید بر لزوم تعلیم و ‌ دعوت به صلح میان ملل؛ نکوهش نظامی تربیت و اشتغال مفید؛ تقبیح فتنه و آشوب؛ تأکید بر لزوم دین و عدالت اجتماعی- های منظم همان اصل اساسیِ کنار گذاشتن شمشیر ‌ بهاءالله همۀ اینها را به صورتجلوه ((11( کند. ‌ ارائه می اولویت قائل شدن برای تغییر در سطح معانی نسبت به تغییر در سطح هنجارها و اَشکال ((11( ام، ‌ طور که در جای دیگری توضیح داده ‌ روشنی در حقوق بهائی دید. همان ‌ توان به ‌ را می زمینه راندن حقوق بهائی وجود داشته است. این ‌ از زمان بهاءالله گرایش آشکاری برای به پس توان در تعلیق اجرای بسیاری از احکام مشاهده کرد، یعنی تعلیق تا زمان ایجاد ‌ گرایش را می انگیز نشود. ‌‌ شبکۀ خاصی از معانی اجتماعیکه اجرای احکام در آن اختلاف گوید: ‌ طورکه بهاءالله می ‌ همان اوامر الهيّه به منزلۀ بحر استو ناس به منزلۀ حيتان، لو هم يعرفون. ولکن به حکمت بايد عمل نمود ... اکثری ضعيفند و از مقصود اوليّه بعيد. بايد در جميع احوال حکمت را ملاحظه نمود تا امری احداث نشودکه سببضوضاء و نفاق و نهاق نفوسغافلهگردد. قد سبقت رحمته العالم و فضله احاط العالمين. بايد بهکمال محبّت و بردباری ناس را ((11( به بحر معانی متذکّر نمود.کتاب اقدس بنفسه شاهد و گواه است بر رحمت الهيّه. بر اساس این طرح که همچنان ادامه دارد، اجرای احکام بهائی مشروط است به وجود معانی خاص به طوریکه اجرای احکام (که ماهیتی اجباری دارد)، معانیِ منجر به وحدت را 112. Ibid, pp. 243-244 113. Roshan Danesh, The Politics of Delay-Social Meanings and the Historical Treatment of Baha’i Law, 35 World Order 33, 2004 ۱۴-۱۳ ، صص کتاب اقدس . بهاءالله، 114

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2