آئین بهائی – جامعه، سیاست

180 آیین بهائی جامعهوسیاست رسد. اما عبدالبهاء ‌ از بعضی جهات، بحث عبدالبهاء دربارۀ رهبریکاملاً مدرن به نظر می داری ‌ ای متمایز از دین ‌ گرایانۀ خود را با تمرکز بر معنویت بخشیدن به رهبری به شیوه ‌ تمرکز عمل عدالتی را ناشی از «قلّت تدیّن حقیقی و عدم معارف [رهبران]» ‌ کند. او بی ‌ سنتی ترکیب می او از لزوم «عزّت نفس و همّت بلند و مقاصد ارجمند و عصمت فطریّه و عفّت ((12( داند. ‌ می گوید که باید در «علوّ فطرت و سموّ همّت و وسعت ‌ برای رهبرانی سخن می ((13( خلقیه» این تمرکز بر شخصیت، صداقت، شرافت و ((13( معلومات و حل مشکلات» ممتاز باشند. -‌ های انسانی ‌ تعلیم و تربیت رهبران و رعایای آنها مبتنی بر دیدگاهی استکه پرورش ظرفیت داند. دین تنها وقتی در این ‌ ـ راکلید حکمرانی خوب و نظم مدنی می ‌ عقلانی، عاطفی و روحانی ((13( گیردکه در دستیابی به این هدف سهیم باشد. ‌ معادله قرار می های ‌ تر است. تلاش ‌ جزئیات تعاریف عبدالبهاء از رهبری جالب است، اما روش او مهم او بر تغییردادن تداعی معانیِ جمعیِ مربوط به یک پدیدۀ اجتماعی متمرکز است. به نظر او شرط اصلاحات مهم سیاسی است. این کانون توجه، بستر مهمی را ‌ تغییردادن معانی، پیش کند. شیوۀ عمل عبدالبهاء مبتنی بر تحریک ‌ برای درک نقش عمومی نهادهای بهائی فراهم می افکار عمومی برای تغییر ساختاریگسترده یا انقلاب یا حتی تغییر رهبران بدون تغییر پیشینی توانگفت وجوهی از این رهیافت به سیاست، ‌ معانی نیست. بر اساس اصطلاحات امروز می های مرجعی استکه ‌ ها و چارچوب ‌ کانون توجه این رهیافت، ذهنیت ((13( مدرن است. ‌ پست پذیردکه تغییرات ساختاری اغلب الگوهای موجودـ ‌ آورند. این رهیافت می ‌ افراد به سیاست می کنند؛ زیرا بستر این ساختارها تغییر نکرده است. ‌ ـ را تقویت می ‌ الگوهایی اکثراً ظالمانه و منفی گوید که هویت فردی، ‌ کند و می ‌ پنداری و سیاست اشاره می ‌ این رهیافت به رابطۀ میان همذات خودشکوفایی و آگاهی، عوامل لازم برای مشارکت دموکراتیکِ موفقند. در اظهار نظری دربارۀ کند ‌ طور مکرر بر این ایده تأکید می ‌ شروع شد، عبدالبهاء به ۱۹۰۵ انقلاب مشروطهکه در سال ۲۴ . همان، ص 129 ۲۵ . همان، ص 130 ۳۰ . همان، ص 131 گوید «اگر دين سبب جدال و قتالگردد عدم آن بهتر است؛ زيرا دين بايد سبب حياتگردد، اگر ‌ . مثلاً عبدالبهاء می 132 ۶۱ ، ص ۲ ، ج خطابات حضرت عبدالبهاء دينی بهتر» عبدالبهاء، ‌ تر و بی ‌ سبب ممات شود، البتّه معدوم خوش ایخاصاز اندیشه یا فلسفۀ پست مدرن ‌ برم. منظورم اخذ یا الحاق رشته ‌ . این اصطلاح را با دقت و احتیاط بهکار می 133 شود. ‌ کنمکه در مدرنیته بر بعضی از موارد مورد تأکید عبدالبهاء، پافشاری نمی ‌ نیست. صرفاً به این واقعیت اشاره می کند. ‌ سیاست پست مدرن، در واکنش به مدرنیته و بازبینی آن، بر این موارد تأکید می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2