آئین بهائی – جامعه، سیاست

183 آیین بهائی جامعهوسیاست ها انتخاب مسیری معطوف به ‌ معانی اجتماعی طوری پرورش یابند که در بعضی از محل گرایانه غالب شود. اما این «خداسالاری» ‌ های ادغام ‌ «خداسالاری بهائیِ» موجود در دیدگاه ـ از جمله تعهد به برابری و حقوق بشر- و ‌ اگر برقرار شود، با اصل اساسی وحدت در کثرت اولویت اصل دموکراتیک در نظم اداری بهائی سازگار خواهد بود. بنابراین، در نسبت دادن های فعلی به اصطلاح «خداسالاری بهائی» یا «حکومت بهائی» باید بسیار ‌ تعاریف و مقوله حال، ممکن است معانی اجتماعی در جای دیگری به شکل ‌ درعین ((14( مراقب و محتاط بود. طلبانه ‌ های نهادی جدایی ‌ که در دیگر نقاط، آرایه ‌ دیگری از ادغام نهادی منجر شوند؛ درحالی ترین نوع تعامل میان نهادهای دینی و سیاسی به شمار خواهند رفت. ‌ ترین و مناسب ‌ مشروع العدل شباهتکامل ‌ چنین رهیافتی به اَشکال دین و حکومت در آیین بهائی با دیدگاه بیت اندیشانه به نقش خود در امور سیاسی ‌ العدل بر تعهد به نگرش باز و غیرجزم ‌ دارد؛ زیرا بیت العدل ‌ تأکید کرده است. در پاسخ به سؤالات مربوط به مشخصات «خداسالاری بهائی»، بیت گوید که یک ‌ العدل می ‌ اندیشی تأکید کرده است. بیت ‌ باوری،گشودگی، و غیرجزم ‌ بر تدریج کند تا الگوی جامعۀ بشری مطلوب حضرت بهاءالله ‌ که به ما کمک می ‌ اصل اساسی را دریابیم، اصل رشد ارگانیک استکه بر اساس آن تحولات عمیق و فهم تحولات ((14( شود. ‌ عمیق، تنها به مرور زمان حاصل می گوید: ‌ العدل با استفاده از تمثیلی مشابه می ‌ بیت ها، یا زمان ‌ تواند ارتفاع، تعداد شاخه ‌ اگر کشاورزی درختی بکارد، در آن لحظه نمی تواند دربارۀ اندازه و مراحل رشد آن ‌ دقیق شکوفه دادن آن را بیانکند. با وجود این، می ای خواهد داد. همین امر دربارۀ تکامل ‌ نظریکلی بدهد و با اطمینان بگوید که چه میوه سالاری تفاوت دارد. اما امروزه ‌ . خداسالاری به معنای حکومت خداوند است. مثلاً چنین حکومتی با روحانیت 140 دانند. این تناقض ‌ برند و آن را ضرورتاً مغایر دموکراسی می ‌ معمولاً خداسالاری را به معنی حکومت روحانیون بهکار می ای متکثر، انحصار قدرتسیاسی توسط اعضای یکجامعۀ دینی ذاتاً غیردموکراتیک ‌ مبتنی بر این ایده استکه در جامعه توان انتظار داشتکه «خداسالاری» در بافتار ‌ پرهیزی و تعهد شدید آیین بهائی به دموکراسی، می ‌ است. با توجه به خشونت بهائی، معانی اجتماعی متفاوتی را تداعیکند- تعاریفیکه مستلزم بررسی بیشتر معانی لغوی این اصطلاح است. دربارۀ توان آن را نه ضرورتاً ادغام ‌ های مشابهی را مطرحکرد. برای مثال، می ‌ توان استدلال ‌ اصطلاح «حکومت بهائی» هم می نهادی بلکه هماهنگی میان اصول راهنمای عمل و اهداف نهادهای سیاسی و دینی دانست. ۸۹ العدل، پانوشت ‌ . نامۀ بیت 141

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2