آئین بهائی – جامعه، سیاست

184 آیین بهائی جامعهوسیاست ((14( نظم جهانی حضرت بهاءالله صادق است. تردید هسته و الگوی نظم جهانی ‌ گوید که «نظم اداری بی ‌ العدل می ‌ به همین ترتیب، بیت برد، و به مرور زمان ‌ حضرت بهاءالله است، اما این نظم در حالت جنینی خود به سر می العدل همنوا با نظر عبدالبهاء دربارۀ ‌ بیت ((14( ای خواهد شد.» ‌ دستخوش تحولات تکاملی عمده گوید که «بی تردید تأسیس ملکوت الهی بر روی زمین، اقدامی سیاسی ‌ کنش سیاسی می دارند که خواهان اصلاح جامعه ‌ است، اما بهائیان در راهیکاملاً متفاوت از کسانیگام برمی کنند و به ارائۀ الگویی ‌ بهائیان «بر احیای قلوب، افکار و رفتار مردم تمرکز می ((14( هستند.» ((14( پردازند.» ‌ کارآمد به عنوان شاهدِ واقعی و عملی بودن شیوۀ زندگی مورد نظر خود می العدل بر احتمال، و نه لزومِ تغییر جهت به طرف یک «حکومت بهائی» یا ‌ سرانجام، بیت توان اصول معیّنی را جزء لاینفک دیدگاه ‌ گوید که می ‌ کند و می ‌ «خداسالاری بهائی» تأکید می کنند که ‌ این اصول تأکید می ((14( بهاءالله دربارۀ تأسیس ملکوت الهی بر روی زمین دانست. گیری دربارۀ حرکت به سوی یک حکومت بهائی کاملاً در اختیار حکومتی است که ‎ تصمیم تصمیم یک حکومت و شهروندانش برای انتخاب ((14( مایل به تعقیب چنین مسیری است. آیین بهائی به عنوان دین رسمی باید فرایندیکاملاً اختیاری و دموکراتیک باشد، چه رسد به پذیرش احکام ((14( العدل ملی به عنوان قوانین و قوۀ مقننۀ یککشور توسط یک حکومت. ‌ الهی و بیت . همان 142 . همان 143 . همان 144 شود. ‌ . یکی از مسائل این نامۀ خاصدربارۀ خداسالاری به چگونگی تعریف وکاربرد اصطلاح «سیاسی» مربوط می 145 دهی جامعۀ انسانی» بدانیم، در اینصورت آیین بهائی، سیاسی ‌ گوید که اگر سیاست را «علم اداره و سازمان ‌ العدل می ‌ بیت گوید که آیین بهائی «سازمانی سیاسی نیست» و بهائیان ‌ العدل می ‌ حال، بیت ‌ . درعین ۸۹ العدل، پانوشت ‌ است. نامۀ بیت نباید در «مسائل سیاسی» مداخلهکنند. همان منبع؛ خوب است بدانیمکه تفاوتکاربرد اول و دوم دقیقاً چیست. اگر تأسیس ملکوت الهی سیاسی است، پس بعضی از انواعکنش سیاسی باید مجاز باشد-کنشیکه با دیدگاه بهائی دربارۀ چگونگی استقرار این ملکوت سازگار است. . همان 146 . همان 147 . همان 148