آئین بهائی – جامعه، سیاست

185 آیین بهائی جامعهوسیاست و در حالی رخ دهد که ((14( به عنوان یک اصلکلی، چنینگذاری باید «از طُرُق قانونی» بهائیان همچنان از بعضی اَشکالکنش سیاسی پرهیز کنند. همچنن اینگذار باید با تعهدات اساسی بهائی به حقوق بشر و دموکراسی سازگار باشد. اند و در بحث ‌ هایی نپرداخته ‌ عجیب است که پژوهشگران به تحلیل چنین عبارت اند. هویت نهادیکه در کانون ‌ پیرامون روابط دین و حکومت در آیین بهائی به آن استناد نکرده مسئلۀ دین و حکومت قرار دارد و فهم آن از خود، نتیجۀ منطقی ضروریِ تحلیل متنیِ دقیق سخنان بهاءالله است. شاید با ادامۀ بحث دربارۀ این موضوع، پژوهشگران به تحلیل و فهم های مدنی بیشتر ‌ اش با دولت ‌ العدل و دامنۀ نقش سیاسی احتمالی آن در آینده و رابطه ‌ نهاد بیت توجهکنند. . دیدگاهی باز دربارۀ دین و حکومت ۳ شناختی به دین و حکومت دیدگاهی اساساً باز است. تعالیم بهاءالله دیدگاهی ‌ رهیافت معرفت دهد که نقش جنبۀ انسانی در چگونگی تکامل ادیان را آگاهانه ‌ شناختی را ارائه می ‌ آخرت پذیرد. با وجود وحدت در کثرت به عنوان اصل راهنما، تعهد سرسختانه به الگو و ساختار ‌ می خاصی از دین و حکومت ناممکن است، حتی اگر بهائیان منتظر نقش فزایندۀ دین در زندگی ای ندارد- تنها مسیرهایکلی رشد ‌ عمومی باشند. بلوغ اجتماعی هیچ شکل یا ترجمان خطی های دیرینِ ‌ هایی با سنت ‌ ها، نقاط پایانی نسبی اند. در فرهنگ ‌ وجود دارند. و در این محدوده توان انتظار داشتکه گذار به اَشکالی از خداسالاری رخ دهد. در ‌ ساختارهای خداسالار، می طلبانه، احتمالاً گذار به تعامل فزاینده میان دین ‌ های دیرپای ساختارهای جدایی ‌ جوامعی با سنت و سیاست بسیار متفاوت خواهد بود و اَشکال نهادی آنها از دیگر بافتارها متمایز خواهند بود. های مدنی از محیطی به محیط دیگر بسیار متفاوت ‌ روابط میان نهادهای ملی بهائی و دولت العدل با دستگاه حکومتیکشورهای ‌ توانگفت، ممکن است رابطۀ بیت ‌ خواهد بود. با تعمیم می مختلف متفاوت باشد. این روابطکه بازتاب ماهیت غیراجباری وحدتند، قانونی و اختیاری گرایان، ‌ طلبان و ادغام ‌ خواهند بود. به علت عدم درکگشودگی ذاتی دیدگاه بهاءالله، جدایی اند؛ بنابراین از بررسی دیدگاه دینی متمایزی دربارۀ ‌ گرایانۀ یکسانی را مرتکب شده ‌ اشتباهِ ذات اند. در واقع، تاکنون پژوهشگران از همان منظر ‌ چگونگی تعامل دین و حکومت عاجز مانده اند، در نتیجه این بحث ‌ های متضاد خداسالاری و دموکراسی به این بحث نگریسته ‌ رایجِ قطب . همان 149

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2