عبدالبهاء در انجمن عالم

135 عبدالبهاء درانجمنعالم نویسد: ‌ می ۱۹۱۲ آوریل ۹ دهد در ‌ که اخبار سفرهای عبدالبهاء را پوشش می نجم باختر مارسسوار بر ۲۵ اند که عبدالبهاء و همراهانش روز ‌ ها تأیید کرده ‌ «گزارش استار از اسکندریه ‌ رانی وایت ‌ اس. سدریک متعلق به خطکشتی ‌. کشتی اس 5 آوریل وارد این شهر شوند.» ۱۰ اند و قرار استکه روز ‌ راهی نیویورکشده گذراند که ‌ عبدالبهاء در این سفر، حدود چهارده ماه را در آمریکای شمالی و سپس اروپا می گردند. ‌ بار دیگر به مصر باز می ۱۹۱۳ موضوع بحث این مقاله نیست. او و همراهانش در ژوئن نویسد: ‌ می نجم باختر ی ‌ باره به نشریه ‌ احمد سهراب دراین سعید ‌ باکشتی بخار هیمالیا وارد پورت ۱۹۱۳ «عبدالبهاء روز هفدهم ژوئن کنندگانشفرستاد و به آنهاگفتکه برای دیدار ‌ شد. از آنجا تلگرامی به ملاقات سعید بیایند. هتل محل اقامت عبدالبهاء گنجایش ‌ توانند به پورت ‌ با او می ای برای ‌ پذیرش آن تعداد مهمان را نداشت و به همین دلیل روی بام خیمه 6 شدنگروه برپا کردند.» ‌ جمع سعید ماند اما به دلیلگرما و رطوبت ‌ در پورت ۱۹۱۳ ی ‌ ژوئیه ۱۱ ژوئن تا ۱۷ عبدالبهاء از شدید مجبور شد که این شهر را ترککند و راهی اسماعیلیه شود. از آن جاییکه در اسماعیلیه جایی شد و این ‌ به ‌ ژوئیه مجبور به جا ۱۷ اش بهبودی نیافت، بار دیگر در ‌ نیز وضعیت جسمی ای در ‌ بار به اسکندریه رفت و دو هفته در هتل ویکتوریا در رمله اقامت داشت. پس از آن خانه دهد ‌ های خود توضیح می ‌‌ نزدیکی ایستگاه مظلو ‏مپاشا اجاره کرد. احمد سهراب در یادداشت نگاری با بهائیان و غیربهائیانی بود که با او در ‌ ها نامه ‌ که مشغولیت اصلی عبدالبهاء در آن ماه کنندگانی از نقاط مختلف دنیا بود. ‌ تماس بودند. او همچنین پذیرای ملاقات شود اما منابع دیگر ‌ تمام می ۱۹۱۳ سپتامبر ۳۰ ی احمد سهراب در ‌ های روزانه ‌ یادداشت اند که عبدالبهاء همچنان از نظر جسمی با ضعف مواجه بود و به همین ‌ طور ثبت کرده ‌ این اش ‌ مکان کرد اما وقتی در وضعیت سلامتی ‌ دلیل در نوامبر آن سال چند روزی به ابوغیر نقل بهبودی حاصل نشد، به اصرار خانواده و همراهانش تصمیم به بازگشت به حیفاگرفت. او در 7 دسامبر به حیفا وارد شد. ۵ اسکندریه را ترککرد و در ۱۹۱۳ دسامبر ۲ 5 ‘Special’, Star of the West (1912), 3(2), p. 8. 6 ‘News Notes’, Star of the West (1913), 4(7), p. 121. 7 Balyuzi, H. M. (1971) ‘Abdu’l-Bahá: The Centre of the Covenant of Bahá’u’lláh. London: George Ronald, p. 402.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2