عبدالبهاء در انجمن عالم

151 عبدالبهاء درانجمنعالم ی تکاپوی فرهنگی او، ‌ به هم برساند و با ترجمه و ایضاحگذشته آن را چراغ راه آیندهکند. سویه رغم آنکه بیش از سی سال در اروپا اقامت داشت، جهان مدرن و امر نو نبود. او را با نوآوری ‌ به ی ذهن-انبار بود و عالِم ‌ ی علم به نزد او همچنان ایده ‌ توانست باشد. ایده ‌ نسبتی نبود و نمی ای متحرک. مکتوبات او و توصیفاتیکه از علمای فرنگکه به ملاقاتشان فائز ‌ همانا کتابخانه توان به مقالات او و شرح احوالیکه خود از خود به ‌ خوبی نشانگر همین امر است. می ‌ شده، به )Henri Bergson( دست داده، رجوعکرد. علامه در پاریس، همان پاریسیکه هانری برگسون ی اهل فرهنگ و مروج فکر و ایده ‌ ها بت بگزیده ‌ در آن سکونت داشت و درست در همان سال های باریک بسیار بود و چه تأثیرهاکه بر فیلسوفان و متفکران بزرگ بعد از خود نهاد، ‌ و اندیشه همه کاری نبود. این حداکثر کار این فضلا بود؛ ‌ کرد و عجبا که وی را با او و این ‌ زندگی می وگذاریکنند و در مهد تمدن راحت باشند. ‌ رفته بودند زبان یاد بگیرند، چیز بخوانند،گشت محمدعلی فروغی، ایرانی فاضل دیگری بودکه به اروپا آمد. وی هشت سال بعد از سفر )Versailles( عبدالبهاء در رأسهیئتسیاسی ایران به منظور شرکت در کنفرانسصلح ورسای 5 ای تاریخی نوشته است. ‌ به پاریس آمد. او وضعیت خود و هیئت همراهش را در آنجا در نامه داند، چیزیکه در ایران وجود خارجی ‌ اش در وجود افکار عمومی می ‌ او گرهکار را در آخر نامه ندارد: «ایران اول باید وجود پیداکند تا بر وجودش اثر مترتب شود. وجودداشتن ایران، وجود افکار عامه است. وجود افکار عامه بسته به این استکه جماعتی ولو قلیل باشند، از روی غرضی در خیر مملکت کار بکنند و متفق باشند.» از این شخص فاضل هم به شهادت ‌ بی خودش اثر و ثمری ظاهر نشد و در حالی که هشت سال پیش ایرانیان و فرانسویان بهائی و غیربهائی بهگرمی از عبدالبهاء استقبالکردند، فروغی و هیئت همراهشکه مواجبشان از تهران ریختند و ایام به ‌ کردند و شرنگ تلخ به کام می ‌ خوری می ‌ های پاریس نسیه ‌ رسید، در کافه ‌ نمی خوبی بر این ‌ به 6 ، چند ایرانی علّاف در پاریس ۱۹۱۹ تابستان ی ‌ گذراندند. مقاله ‌ بطالت می وضعیت بهگواهی همان نامه انگشت نهاده است. پیداستکه به این ترتیب ما در بین ایرانیان خوریم که در این شهر به حساب آمده باشد و اساساً ‌ معاصرِ عبدالبهاء، هرگز به کسی برنمی کردن به اروپاییان داشته باشد. ‌ چیزی برای عرضه سبب مأموریت سیاسی نیامده بودند، برای ‌ این فضلا خود حداکثر اگر مثل فروغی به فراگیری زبان و تکمیل دانش خود آمده بودند. از همین رو، اگر مقاصد سیاسی را با فرهنگی گواهی رضا داوری، استاد ‌ کرد زیرا گیرنده بودند، نه دهنده. به ‌ کردند، باز فرقی نمی ‌ عوض می .79 . چاپ سوم. انتشارات توس، ص 1 ، جلد مقالات فروغی .)1387( . فروغی، م 5 6  http://www.bbc.com/persian/world/2014/07/140702_l44_ww1_iran_treaty_versailles

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2