عبدالبهاء در انجمن عالم
152 عبدالبهاء درانجمنعالم روی در عداد متفکران هیچ رغم آنکه از جمله نخستین مترجمان فلسفه بود، به فلسفه، فروغی به های مدرن شد در تفکر مقامی نداشت و از خلاقیت هنری در عرصه و مگر می 7 محسوب نبود. ها اثر گذاشت و به حساب آمد؟! چنین چیزی محال بود. اما بهره بود و بر افکار پاریسی بی حساب عبدالبهاء دیگر بود. او از موضعیکاملاً متفاوت و حتی در تقابل با برگزیدگان فرهنگ وطنان خود و ادب ایرانی، آن هم با بهترین نمایندگان آن دوران، وارد غرب شد. او برخلاف هم عبارت دیگر، عبدالبهاء ها در سر داشت. به ی سعادت عموم انسان پیام و معنا داشت. اندیشه ها را به تکاپو وادارد. کاریکه هیچ به پاریس آمده بود که شور انگیزد و هستی و جان و دل هاییکه داشته است، نتوانسته بود ی توانایی رغم خواست خود و با همه ای پیش از او، به ایرانی انجامش دهد. اما این شور، شوری از همان سنخ نبودکه پاریس خود مبتلا به آن بود و احیاناً وطنان دیگرش هم بر همان سیاق و سویه خواستار برانگیختن آن بودند، اگر که بودند. هم توانست باشد. آن شور و شورانگیزی پاریس باید چه، آن منتهایکامرانی و فرزانگی آنها می از شور، از تمام شور و شور راستینِ وجه ممیّزِ آدمی چیزیکم داشته باشد که عبدالبهاء را به ی خود در وطنان برجسته آنجا کشانده باشد، که بتواند بدهد و نه آنکه بگیرد، تا برخلاف هم محیط اثر بگذارد، در آن دستی برد و دگرگونشکند. چه، این شورها و شورانگیزی پاریس او خوردگی برایگردش و تماشا، را به آنجا نکشانده بود. او برخلاف آنها، آن هم در سنین سال روی به هوای تفرج به پاریس نیامده بود. شور دیگری او هیچ تَرک آسودگی نکرده بود. او به های ویژه در پیام دانست. این شور به را به آنجا برده بود، که او آن را اصل و مادر شورها می هایی در قالب و فرم مدرن و سرشار از تجددیکه پاریس مظهر آن بود، تجلی اش، پیام پاریسی گانه خوانده شده و در اصل بیش از آن است و خودْ ها و تعلیماتیکه بیشتر دوازده کرد. آموزه می ی خردِ هاییکه هاضمه تنهاییکانون شورانگیزی مستقلی را به نمایش بگذارد. پیام تواند به می ها، تافت. از همین رو حضور او در مجالس بزرگ دانش در کلیساها،کنیسه اروپایی آن را برمی ها با دستی پُر و چشمگیر بود. حتی هانری برگسون را در سفر دوم خود به مساجد و دانشگاه به محضرشکشاند تا در باب الوهیت دلایل او را بشنود. این ۱۹۱۳ ی ژانویه ۲۳ پاریس در ها منعکس شد و به وقتی بود که برگسون را اعتقادی به آن نبود. خبر این ملاقات در روزنامه خواند. او نیز الدوله پسر فرمانفرما هم رسید که در آن زمان در پاریس درس حقوق می نصرت را ننوشـته بـود، شـهرت و اعتبـار سـیر حکمـت در اروپـا ی مـن اگـر فروغـی کتـاب عقیـده داوری اردکانـی گفـت: «به 7 تـوان یافـت و نـه دعوتـی هـای تفکـر می ی مزایایـی کـه دارد در آن نـه بارقه کنونـی را نداشـت. ایـن کتـاب عـ وه بـر همـه بـه تفکـر در آن هسـت. اصـً تاریـخ تجددمآبـی مـا تاریـخ تفکـر نیسـت. تاریـخ فراگرفتـن و آموختـن معلومـات آمـاده ایـم.» ایـم. مـا علـم و فضـل اروپایـی را آموخته یجدیـد بـه علـم آموختنـی و آموزشـی بیشـتر توجـه کرده اسـت. مـا در دوره http://www.mehrnews.com/news/3980569
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2