عبدالبهاء در انجمن عالم
157 عبدالبهاء درانجمنعالم او 12 زیرا عالم بشر به مرض تعصب مبتلا شده و این مرض مزمن استکه سبب هلاک است.» گوید: «اگر کند و می ی ادیان الهی اعلام می ی بهاءاللّه را از لوازم تعالیمکلیه این تعلیم و آموزه فرماید ابداً نباید تعصب اهل ادیان تابع خدا هستند و مطیع تعالیم الهی، تعالیم الهی امر می ای را از زبان هیچ کنند تا به حال چنین آموزه شنوندگان اروپایی قطعاً تعجب می 13 داشت.» ی ادیان باشد! اما عبدالبهاء اند، چگونه ممکن است این تعلیمِ همه ای نشنیده کشیش و روحانی های آسمانی است: «زیرا تعالیم الهی صریح استکه باید کند که این از لوازم پیام استدلال می پذیرد، اما مسلمین یک مسیحی این اصل را می 14 نوع بشر با یکدیگر به محبت معامله کنند.» ویژه عرفان اسلامی بر رودکه در اسلام و به چه؟ پس در ادامه به سمت بنیان اصل محبت می اند: «و انسان هر قصوری است در خود ببیند نه در دیگری و هرگز خود را آن انگشت نهاده چون دستور به ترک خودپرستی داده شده، بالتّبَع بر اصل محبت 15 ترجیح به دیگری ندهد.» آورد: ای را هم در کار می حتی در اسلام تأکید شده است. از اینگذشته، در اینجا او اصل عقلی داند. چه بسیار انسان در بدایت «زیرا حسن عاقبت مجهول است و نمی حال نفس زکی بوده بعد منصرف از آن شده. نظیر یهودا اسخریوطی در بدایت بسیار خوب و در نهایت بسیار بد شد... مثل پولس حواریکه در بدایت دشمن مسیح و در نهایت اعظم بندهٔ مسیح. پس عاقبت حال انسان تواند خود را ترجیح بر دیگری مجهول است. در این صورت چگونه می دهد لهذا ... نگوید من مؤمنم و فلان کافر. نگوید من مقرّب درگاه کبریا 16 هستم و آن مردود». ای هست از نادانی و در نادانی است پس باید آن را رفعکند. مگر و تازه نه همین،که اگر برتری اند، برای آگاهی دادن به انسان؟ باید توجه جز این استکه ادیان همه برای همین ظهورکرده شود تا شود و عمداً موارد نادانی تفصیل داده نمی داشتکه در اینجا آنچه نادانی خوانده می ی طور ضمنی تقویت نشده باشد، اما با نظر به زمینه به این وسیله بر آن تأکید نشده باشد، و به های موجودی استکه بعضی از تعصبات قومی، نژادی و مانند بحث پیداست همانا واقعیت های منفی را گذاشته است. اینکه فلان قوم بداخلاق آن را موجه کرده است و اساس داوری .۱۵۸ ، ص 1 ، جلد خطابات حضرت عبدالبهاء 12 .۱۵۹ همان، ص 13 همان. 14 همان. 15 .۱۶۰-۱۵۹ همان، صص 16
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2