عبدالبهاء در انجمن عالم
162 عبدالبهاء درانجمنعالم شود، و در آن هیچ ذکری از گناه و سپس همین خط اخیر با تمثیل آب پیگرفته می 24 شود.» می شود. برخلاف آنچه در مسیحیت آمده که غسل تعمید با آب برای شستنگناهان است و نمی بار از گناه اولیه است،گناهیکه خود نکرده است، والدینش هر مسیحی در بدو تولد نیز سنگین اند،گناه دیگران و نهگناه خودِ ما. این تفسیر خطا در مسیحیت آب را آدم و حوا در بهشتکرده ها و عناصر ترین استعاره گرداند و در حقیقت آب، لطیف در غسل تعمید بهگناه و جرم برمی ویژه در بیند و به توزی می سببی نیستکه نیچه در این همهکین گذارد. بی طبیعت، را ضایع می گیرد. رحمانه پی می توزی را در موارد بسیار بی یکین خود این رگه تبارشناسی اخلقِ کتاب هایی اغلب پاسخ تاریخ فلسفه ی نویسنده )Frederick Copleston( کشیش فردریککاپلستون جا پیداست. حتی مسیح توزی همه دهد، اما دم خروس این کین سست و بیهوده به او می شود، وه شدنگناهان مسیحیان به صلیبکشیده شد. یکی به جرم دیگریکشته می برای پاک های آن راسخ شده ها و ایده ی مفهوم ای! و این در سنت مسیحی و سابقه توزی که چه کین گناهی را در اروپا به گناه کش انتحاری مردم بی است. برای ما عجیب استکه وقتی یک آدم کشد انگشت اتهام فقط به سوی اسلام جنگجویان غربی در جای دیگری، در خاورمیانه می شدن «یکی به جرم گناه دادن کشته رود، حال آنکه تفسیر کشیشان برای طبیعی جلوه نشانه می شدن اش نخست در مسیحیتگذاشته شد. البته با این تفاوتکه در آنجا کشته دیگران» پایه شود یکی به گناه دیگریکشته و شهید شود، است و نه «کشتن»، اما وقتی قبولکردید که می شود یکی را به گناه دیگریکشت! این اید: پس می ی دیگرش را طبیعیکرده خود سویه خودبه ترین قبول آن بزرگ ی غیرقابل کننده تالی فاسد آن عقیده است. این بنیاد ماوراءفیزیکیِ موجه بودن جرم، یا به تعبیر حافظ «که گناه دگری شهادت در عالم مسیحیت است. اصلِ شخصی ای مسلم در اسلام است. حال اگر بنیادگرایان اسلامی بر تو نخواهند نوشت» اصل حقوقی به اتکای چند حکم از کتاب و تفسیر کاملاً غلط از آنها در مورد کافران دست به کشتار کور ای به مراتب بودن جرم در الهیاتِ این دین یعنی در مرتبه زنند، در مسیحیت اصلِ شخصی می نفسه تأصل ندارد تر سست شده است. زیرا احکام تازه خود مبتنی بر الهیات است و فی بنیادی ویژه در اسلام، توانند اجرای احکام را، به دانان دینی می و اصل الهیات است. فقها و حقوق سره و ها در الهیات یک بنا به مصلحتی متوقفکنند، آن را به دلایلی جاری نسازند، اما مفهوم وقفه جریان دارند. باری، اینکه دیگری را به گناه تو نخواهند گرفت، نخست در مسیحیت بی شود و حال در جهان ما در اسلامِ بنیادگرایِ افراطی. از ابتدای تعلیمات دینی زیرپا گذاشته می ای بین مجازات گناه و جرم یکی با جایی افتد که چنین جابه در ذهن مؤمن مسیحی جا می همان. 24
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2