عبدالبهاء در انجمن عالم

203 عبدالبهاء درانجمنعالم ی عبدالبهاء، تمسخر کسانی بودکه در آنسونیا دیده بود؛ ‌ ی او درباره ‌ بخش نخست مقاله ی دیدار با عبدالبهاء، ‌ افرادی که منتظر ملاقات عبدالبهاء بودند. اما هنگام توصیف لحظه ی او با عبدالبهاء و همراهی با وی هنگام دیدار از ‌ کند. مصاحبه ‌ شدت تغییر می ‌ لحن مقاله به اش را ‌ تأثیر قرار داده بودکه مقاله ‌ قدری چمبرز را تحت ‌ به )Bowery Mission( «بوئری میشن» رفتم، عبارتی را با خود ‌ با این عبارات به پایان رساند: «هنگامیکه زیر آسمان پرستاره راه می کردم که یکی از ارادتمندانِ شرقی عبدالبهاء در وصف او بیان کرده و او را نسیم ‌ زمزمه می 21 الهی خوانده بود.» ی ملاقات مری چمبرز ‌ ، لحظه ی تایمز ‌ نشریه ی ‌ یکی دیگر از گزارشگران نیویورک، نماینده گونه توصیفکرده است: ‌ با عبدالبهاء را این زمان زیادی ‌ اتاق انتظار در آپارتمان او مملو از گل بود. لازم نبود مدت شناس و منظم است. پس از دو دقیقه، ‌ منتظر بمانیم زیرا عبدالبهاء وقت جوانی ایرانی دری را گشود و از گزارشگر خواست تا وارد شود. مردی ی ‌ روترین چهره ‌ ترین و خوش ‌ بالنسبهکوچک با ریشی سفید و دارای مهربان رنگش بسیار تماشایی ‌ ای ‌ ی قهوه ‌ عالم دستش را پیش کشید. او در خرقه بود اما این فکر زیاد طول نکشید زیرا او با لبخندی ملیح و در حالی که کننده را در دست داشت، او را ‌ کرد و دست فرد ملاقات ‌ جلوتر حرکت می اش راهنمایی کرد. سپس خودش نیز بر صندلی دیگری ‌ به سمت صندلی در مقابل او، نشست و به زبان فارسی شروع به صحبتکرد و فرد جوان کرد. ‌ هایش را ترجمه می ‌ حرف دهد: ‌ او بعد از مرور برخی از سخنان عبدالبهاء، چنین ادامه می شدند، فرد را ‌ کلماتی که به این صورت، در قالب جملاتی کوتاه، ادا می )Broadway( کرد. بیرون از پنجره برادوی ‌ کیلومترها از نیویورک دور می ی پایین تمام تجهیزات ‌ قرار داشت، زیر ساختمان، قطار شهری و در طبقه و اسباب هتلی بزرگ. اما تمام این چیزها کمتر از تصویریکه آن آموزگار رسیدند. تنها چیزهاییکه ‌ کرد، واقعی به نظر می ‌ خورده به ذهن متبادر می ‌ سال هایی ‌ هایکرمل در نزدیکی ناصره و دشت ‌ رسیدند، کوه ‌ نزدیک به نظر می 21 New York Tribune (1912), 5 May, 1b.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2