| 116 عبدالبهاء فرزند ایران ی تــوان ارائــه بهائــی را کــه در صفحــات قبــل از آن گفتگــو کردیــم می مفهــوم جدیــدی از دیــن دانســت کــه همــراه بــا معنویــات و اعتقــادات ترتیـب، بـرای مثـال، بـرای یـک روحانـی در آثـار بهائـی آمـده اسـت. بدین بنـدی بـه آن اینـک امـری وجدانـی بهائـی برابـری حقـوق زن و مـرد و پای گــردد. و دینــی و تعلیمــی جاودانــی تلقّــی می در آغــاز ایــن مقالــه گفتیــم رســتاخیزی کــه قیــام بــاب برپــا کــرد و هــا تحــوّلات فکــری در ظهــور آییــن بهائــی منجــر شــد حاصــل قرن به ی تاریـخ اجتماعـی و دینـی ایـران از زمـان زردشـت تـا امـروز بـود. عرصـه های اخیـر تـداوم فرهنـگ دینـی در ایـران مـورد توجّــه برخـی در سـال از متفکّریــن و فلاســفه بــوده اســت. چنــد تنــی ماننــد هانــری کُربَــن و شـهری» در ایـران اسـامی از طریـق شـاگردان او از تـداوم «فرهنـگ ایران گوینـد. ه سُــهروردی سـخن می ویـژ تعالیـم و افـکار حکمـای «اشـراقی» به داریـوش شـایگان در شـرحی بـر زندگانـیکُربَــن، در مـورد برداشـت عمیق فکـری او از اعتقـادات سـهروردی چنیـن مینویسـد: رو «شـرقی» نیسـتند کـه در نظـر کُربَــن] مـردم ایـران از آن [به شـان شـرق جغرافیایـی اسـام قـرار گرفتهانـد؛ «شـرقی» بودن ی ازلـی «حکمـت اشـراقی»اند. روسـتکـه حامـل خمیـره از آن ی افتخـار، صـورت هالـه سُــهروردی ایـن شـرق اشـراقی را به یـا همـان خُوَرنـه [فـرّه ایـزدیِ] شـاهانهای کـه در گذشـته گـِـرد سـر شـاهان حکیـم در ایـران باسـتان میدرخشـید، و در روان ایــران کشــف میکنــد... آنچــه او از آن دفــاع مــی کنــد یــک درســتی تأکیــد اصــل قومــی نیســت، بــل، چنانکــه کُربَــن به 199 میکنـد، نوعـی «اصـل و نسـب قدسـی» اسـت. ی کتــاب شــناس ایتالیایــی الســاندرو باوزانــی در مقدّمــه دانشــمند اسلام ی باقـر پرهـام، ، ترجمـهآفـاق تفکّــر معنـوی در اسـام ایرانـی داریـوش شـایگان، 199 .۲۱۰ ،)1370 (تهــران: نشــر آگاه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2