117 | عبدالبهاء و نهضت روشنفکری ایران * فریدون وهمن 200»دیـن در ایـران، از زردشـت تـا بهاءاللّــهای خـود « چهارصـد صفحـه دهـد. «وحـدت ادیـان ایرانـی» را از دیـدگاه دیگـری مـورد مطالعـه قـرار می هـای آریایــی» در ب ـر خ ـاف کُربَــن، وی مفهومــی بــرای اصط ـاح «دین ســاز تعصّبــی نــژادی، را زمینه شناســد و آن هــای ســامی» نمی برابــر «دین کــه حاصــل نظریــات برخــی پژوهنــدگان غربــی در قــرن نوزدهــم بــود از ظهـور اسـام عوامـل دانـد. باوزانـی معتقـد اسـت کـه حتّــی پیـش می و نهادهــای «ادیــان ســامی» از طریــق عوامــل فرهنگــی آن اقــوام، ماننــد هــای آســوری-بابلی و ســپس آرامــی در ایــران حضــور داشــته زبان هـا، زبـان دیپلماسـی و دربـار شـاهان هخامنشـی بودنـد. اسـت. ایـن زبان رودان) النهریـن (میـان فرهنـگ و اعتقـادات سـامی بعدهـا از طریـق بین تریـن روزگاران مهـد تمـدّن و آش درهـم جوشـی از ادیـان و کـه از کهن 201 مذاهـب و رسـوم و اعتقـادات بـود در فرهنـگ دینـی ایران نفـوذ یافت. هـای اخیـر جزئـی از خـاک النهریـن (عـراق) از دیربـاز تـا همیـن قرن بین اکنـون نیـز از مراکـز مهـم روحانیّــت شـیعه رفـت و هم شـمار می ایـران به اسـت. نویسـد فقـط ایرانیـان نبودنـد باوزانـی در بحـث از گسـترش اسـام می کـه از طریـق زبـان فارسـی ایـن وحـدت دینـی را ترویـج نمودنـد بلکـه در هــا (از طریــق هــا، عرب النهریــن، ترک ها، مــردم بین ایــن امــر ســریانی اند. زبـان فصیـح عربـی) سـهم داشـته کـه باوزانـی در کتـاب خـودکوشـش در بازسـازی آن دارد دیـن واحدی ی وسـیعی هـا و رسـوم و آداب گوناگـون حـوزه هـا و طریقه در لبـاس فرقه 200 Allesandro Bausani, Religion in Iran, From Zoroaster to Baha’ullah, translated (into English) by J. M. Marchesi, (Bibliotheca Persica Press, New York 2000.) النهریـن م. (زمـان شـاپور ساسـانی) در بین ۲۴۰ از جملـه دیـن مانـویکـه در سـال 201 پدیـد آمـد و بعدهـا بـه دیگـر نقـاط ایـران و جهـان آن روز رسـید. (پاورقـی از مـا اسـت.)
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2