| 130 عبدالبهاء فرزند ایران پرتـو آفتـاب آسـمانی مدّتـی از خـاور ایـران پنهـان شـد. پـس دریـای بخشـش آبیـاری فرمـود، بـه نزدیکـی خواهیـد دیـد کـه ی بـاغ آن کشـور رشـک گلـزار گـردد و آن مـرز و بـوم نشـانه بهشـت جـاودان. پرسـتش پـروردگار را بایـد و شـاید کـه ایـن خـاک سـیاه را بـه بـاران بخشـش دوبـاره سـبز و خـرّم فرمـود و ایرانیـان را افسـر سـرافرازی بـر سـر نهـاد. بزرگـواری دیریـن اش بـا پرتـوی دلنشـین در ایـن بهشـت بریـن رخگشـود و آوازه 216 هـر کشـور رسـید. به گامــی ی ملّایــان ایــران بــا بهائیــان، و هم رحمانــه امــان و بی دشــمنی بی برخـی متجدّدیـن روشـنفکرمآب مـا بـا ایشـان هرگـز اجـازه نـداد کـه ایـن ایـن حقیقـت منویـات بـه گـوش مـردم سـرزمین مـا برسـد. عبدالبهـاء به آگاه بـود و چنیـن نوشـت: برنــد و از اندکــی اگــر ملاحظــه کننــد و بــه حقیقــت پی جاهلیّــه بگذرنـد و دل و جـان را از تعصّــب شـدید 217 حمیّــت رهایــی بخشــند عمــوم اهــل ایــران بــه شــکرانه پردازنــد کــه الحمدللّــه ایـن افـق تاریـک را آفتابـی درخشـنده طلـوع نمـود، پایــان جلــوه نمــود و ایــن ایــن ایــران ویــران را الطــاف بی را 218 ی آفـاق کـرد و ایـن کشـور جحیـم کشـور گمنـام را قبلـه 220 فرمــود. 219 جنةالنعیــم .۱۱۶ ، یاران پارسی 216 حمیّت: تعصّب. 217 های دوزخ (دهخدا). زن، یکی از نام جحیم: آتش سخت شعله 218 جنةالنعیم: بهشت برین. 219 ی پیـام (فرانسـه: انتشـارات مجلّــه 1. (منتخباتـی از آثـار بهائـی)، جپیـام آسـمانی 220 .۸۰ ،)1988 ، بهائــی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2