| 166 عبدالبهاء فرزند ایران از محـلّات معـروف پاریـس 299 پاریـس، و منزلـش هـم نزدیـک پاسـی، اســت. مــن فــورا مکتوبــی بــه دکتــر محمّدخــان محلّاتــی، از رفقــای طریقـه نوشـته، معتقـد بدین 300 قدیمـی پاریسـی مـن و از بهائیـان مُتجاهـر منــزل عبّــاس افنــدی را اگــر ی رفتــن به از او خواهــش کــردم کــه وســیله اسـت بـرای مـن فراهـم بیـاورد، و اگـر رخصتـی لازم اسـت بـرای ممکن کــه اینجــا هــم مثــل عــکّا خیــال این مــن از او وقــت ملاقــات بگیــرد، به از توسّــط واســطه و بعــد اســت. کــه از قــرار معــروف ملاقــات رئیــس به کسـب رخصـت و اجـازه بایـد باشـد. ) خـود دکتـر محمّدخـان مزبـور 1911 اکتبـر 1۴ فـردا ظهـری (شـنبه بــه منــزل مــا آمــده، تقریــر نمــود کــه وســیله و واســطه و کســب اجــازه، هــا لازم نیســت: کــدام از این هیچ هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو کِبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست. اتّفـاق هـم بـه فرنگـی، آمـده، به 9 قـرار گذاشـتیم کـه فـردا صبـح، سـاعت مطابـق 1911 اکتبـر 1۵ منـزل عبدالبهـاء برویـم. فـردا صبحـی (یکشـنبه وسـیلۀ اتّفـاق به )، دکتـر محمّدخـان بـه منـزل آمـده، به 1329 شـوال 21 ی چهـار آهـن زیرزمینـی (متـرو) وارد منـزل عبدالبهـاء، واقـع در نمـره راه 302 ی عالـی جدیدالبنائـی شـدیم. منـزل وی در خانـه 301 ی کامئونـس کوچـه اسـت بـا تمـام لـوازم راحـت جدیـد، از آسانسـور و بـرق و قالـی در پلـکان هفت و تلفــن و غیــر ذلــک، و آپارتمــان وســیعی اســت دارای شــش هـای خیلـی مجلّــل. وارد دالان اطـاق و شـاید بیشـتر، و دو سـالن و مبل طـور] متفـرّق، دو بـه دو یـا سـه آپارتم ـان ک ـه ش ـدم، دی ـدم در دالان [به انـد، و بـه آمـد و رفـت یـا چهـار، هـر دسـته بـا یکدیگـر مشـغول صحبت 299 Passy. ی معمولا نامتعارف خود را آشکارا بیان کند. که عقیده متجاهر: کسی 300 301 4, rue camoëns. ساز. جدیدالبنا: تازه 302
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2