| 170 عبدالبهاء فرزند ایران جملـه چسـباند. طـور اختصـار بـاری، مضمـون سـخنان او از آنجـا کـه مـن شـنیدم به بودنـد و بـا یکدیگـر اسـرائیل در قعـر ظلمـت فـرو رفته ای ـن ب ـود ک ـه بنی پرســتیدند. دائمــا در جنــگ و نــزاع و جــدال بودنــد و الهــۀ متعــدّد می خداونــد حضــرت موســی را بــرای هدایــت ایشــان فرســتاد و ایشــان را از وادی ضلالــت بــه شــاهراه هدایــت رســانید. پــس از قــرون عدیــده، اســرائیل، مذهــب حضــرت موســی ی دنیاپرســتی علمــای بنی واســطه به فاســد گردیــد و آلــت جلــب منفعــت کشیشــان گشــت. لهــذا حضــرت اللّــه ظاهـر گردیـد و جـان خـود را در سـر ایـن کار گـذارد... عیسـی روح محمّــد بـاب زعـم ایشـان سـیّد علی و کذلـک حضـرت رسـول و سـپس به و بهاءاللّــه و خــود او الــخ... از اتمــام ایــن نطــق، دســت مــرا گرفتــه، بــه آن ســالن بــاری، پــس تــر دیگــر در جنــب ایــن ســالن بــزرگ بــرد، و مبلغــی بــا هــم کوچک ی غیـر مذهبـی کردیـم، و مـن چنـد سـئوال راجـع هـای متفرّقـه صحبت حیـن مشـغول طبـع جلـد سـوّم جهانگشـای بـه اسـماعیلیه (چـون در آن ی موضوعاتـش در خصـوص اسـماعیلیه اسـت) جوینـی بـودم کـه عمـده را جـواب متیـن ی فعلـی شـامات، او همـه از او کـردم، یعنـی اسـماعیله صحیـح داد. بعـد چنـد سـئوال از او در بـاب ازلیـان کـردم، دیـدم فـورا کـرد هـا همیشـه بـه «یحیائیـان» تعبیـر می اخـم او در هـم رفـت، و از آن کــه در گفــت. بعــد از او پرســیدم این و هرگــز ایشــان را «ازلیــان» نمی ایـران معـروف اسـت کـه جسـد بـاب را بـه دسـتورالعمل حضـرت عالـی انـد و آنجـا دفـن از اطـراف طهـران بـه جبـلکرمـل مُشـرِف بـر حیفـا آورده انـد راسـت اسـت؟ صریحـا واضحـا جـواب داد کـه: بلـی، مـن در کرده آیـد) ی آن بهرخاطـرم نمی ی فـان (کـه راقـم ایـن سـطور فعـا سـنه سـنه ایـن قضیـه را اجـرا کـردم. هـای متفرقـه، مـرا بـه ناهـار نـگاه داشـت، و بـاری، بعـد از صحبت از جملـه غـذای سـر سـفره آبگوشـت بسـیار لذیـذی بـود بـا نخودهـای
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2