179 | عبدالبهاء و نهضت روشنفکری ایران * فریدون وهمن ایـن ادوارد بـراون اسـت کـه در عنـوان کتـاب ایـن وظایـف را بـر عهـده ی آن گیـرد. ایـن حقیقـت کـه قزوینـی در ویرایـش و نـگارش مقدّمـه می از انتشـار آن کتـاب توسّــط سـال پـس بار قریـب سی داشـته نخسـتین دست کـه در خاطـرات بـالا از او دیـدم و از جملـه چنان 317 خـود او فـاش شـد بـر آن تأکیـد نمـود. انــد احتــرام و کــه خاطراتــی از عبدالبهــاء نقــل کرده بــه شــهادت آنان مهـر ذاتـی وی بـرای دیگـران، میهمـان یـا غیـر میهمـان، بهائـی یـا غیـر ی آن ترتیـب پذیرایــی از شـناخت. یــک نمونــه بهائــی حــد و مــرزی نمی ســال میهمانــان در تبعیــد فلســطین بــود. دکتــر حبیــب مؤیّــد کــه هشت در عـکّا و حیفـا منشـی و طبیـب عبدالبهـاء بـود در خاطراتـش از عـادت کــه کنــد و این ها قبــل از غــذا حکایــت می عبدالبهــاء بــه شســتن دســت همـواره کنـار میـز غـذا آفتابـه لگنـی بـا آب گـرم و صابـون قـرار داشـت دادنــد و حضــرت هــا] آبدســت می و «حضــرت عبدالبهــاء [بــه میهمان هــای ســفید تمیــز هــم در کنــار مبــارک ایســتاده حوله 318 شــوقی افنــدی ها را خشــک دادنــد کــه دســت دســت گرفتــه و بــه فــرد فــرد می به نشسـتند حضـرت عبدالبهـاء غـذا کـه همـه سـر میـز می از آن کننـد... پـس ســوای آن 319 فرمودنــد...» کردنــد و بیانــات می دادنــد و خدمــت می می خواســت و ی قبلــی نمی کــه در عــکّا و حیفــا دیــدار از عبدالبهــاء اجــازه ی قبلـی فقـط بـرای عـادت شـرق میهمـان همـواره گرامـی بـود. اجـازه به خاطـر نیـز به کردنـد و آن افـرادی بـود کـه از خـارج بـه فلسـطین سـفر می ترتیـب جـا و مـکان اقامـت ایشـان ضـرورت داشـت. بـار دیگـر نیـز در منـزل عبدالبهـاء و ی خـود چندین قزوینـی بـه گفتـه یـا در منـزل دریفـوس و همسـرش بـا حضـور عبدالبهـاء بـه شـام یـا ناهـار دار، (تهـران: . بـه عبددالکریـم جربـزه ۲. جهای قزوینـی، یادداشـت محمّــد قزوینـی، 317 .).۱۳۶۲ چـاپ اسـاطیر باشند. بایست در ابتدای نوجوانی بوده زمان می ی عبدالبهاء که آن جانشین و نوه 318 .۴۴ ، مؤید 319
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2