| 18 عبدالبهاء فرزند ایران م. در طهـران بـه دنیـا ۱۸۴۴ مـه ۲۳/. ش ۱۲۲۳ خـرداد ۲ عبدالبهـاء در ی تاکُــر و نـور در مازنـدران هـای کهـن منطقـه آمـد. اجـدادش از خاندان بودنـد. بـه احتـرام پـدر بزرگـش میـرزا عبّــاس نـوری، از رجـال دسـتگاه 1 نویسـان معـروف آن زمـان، عبـاس نـام گرفـت. اداری قاجـار و از خوش محمّــد بـاب تولّــد عبدالبهـاء مصـادف بـا همـان شـبی بـود کـه سـیِّد علی در شـیراز بـه ادّعـای قائمیّــت برخاسـت و تقدیـر آن بـودکـه زندگانـی ایـن دنبـال داشـت کـودک بـا حـوادث پُــر التهابـی کـه ظهـور آییـن جدیـد به عجیــن شــود. نُــه ســاله بــود کــه همــراه بــا پــدرش بهاءاللّــه، از رهبــران بابیـان ایـران و بـا خانـواده بـه فرمـان ناصرالدّیـن شـاه بـه بغـداد کـه در آن ش.). ۱۲۳۲/. م ۱۸۵۳( زمـان بخشـی از کشـور عثمانـی بـود تبعیـد شـد تبعیدهـای پیاپـیکـه بـا پافشـاری دولـت ایـران بـرای دور سـاختن بهاءاللّه گرفــت ایــن خانــواده را بــه و همراهــان او از مرزهــای ایــران انجــام می ی عــکّا در ســرزمین اســتانبول، ادرنــه و ســرانجام بــه زنــدان ســربازخانه 2 م.). ۱۸۶۸ فلسـطین رسـاند (اوت عبدالبهـاء از ابتـدای نوجوانـی و در تبعیدهـایگوناگـون، زندگانی خود را وقـف خدمـت بـه پـدر در بنیـاد نهـادن دیانـت بهائی و رشـد و پیشـرفت ی عــکّا، آن نمــود؛ دیانتــی کــه یــک زندانــی ایرانــی در شــهرک مخروبــه کــرد، گــذاری می در طوفــان حوادثــی کــه در بــالا بــر شــمردیم آن را پایه نامیدند و در شرق به همین نام مشهور در عثمانی او را به احترام «عبّاس افندی» می 1 رو در بین کرد. از این شد. پدرش بهاءاللّه فرزند محبوب خود را «آقا» خطاب می بهائیان ایران و مشرق زمین به «سرکار آقا» معروف گشت. «عبدالبهاء» عنوانی بود ی بهائی برگزید و از بهائیان خواست که خود پس از درگذشت پدر و رهبری جامعه نمود که ها و مکتوبات خود را «ع ع» امضاء می که او را جز به آن نام ننامند. نامه مخفّف «عبدالبهاء عبّاس» است. ها و اقدامات مقامات سفارت ایران در عثمانی در دور ساختن برای شرح توطئه 2 های این گروه در این تبعیدها بنگرید بهاءاللّه و همراهان او از مرزهای ایران و رنج از طهران تا عکّا، بابیان و بهائیان در اسناد به: عبّاس امانت و فریدون وهمن. ، قابل دسترسی در :دولتی قاجار https://www.aasoo.org/fa/books/2011
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2