239 | رساله مدنیّه عبدالبهاء * نادر سعیدی طریقـت بـود و نـه اسـتیلای دینـی آخونـدی. شـاه اسـماعیل بـا توسّــل بـه ایـن اسـتدلالکـه در آن واحـد رهبـر سیاسـی و مذهبـی مـردم اسـت خـود را بـه عنـوان تنهـا رهبـر مشـروع حکومـت قلمـداد کـرد و پیروانـش او را دانسـتند. ی امـام غائـب می ی مطلـق خـدا و سـخنگو و فرسـتاده نماینـده صفویـه بـا تحمیـل مذهـب شـیعه بـه عنـوان دیـن رسـمی ایـران، ابتـدا هــای مســلمان سُــنّی بُریــد؛ آنــگاه دعــوی خلافــت اســامی از حکومت عثمانیــان را بــه چالــش کشــید؛ در برابــر امپراطــوری اســامی عثمانــی پرچـم برافراشـت و وحـدت اسـام را از بیـن بـرد. بـا اینکـه در ابتـدا، شـاه شـد امـا صفویـه بـرای گسـترش ی امـام غائـب تلقّــی می صفـوی نماینـده تشـیّع میـان ایرانیـان بـه آوردن علمـای شـیعه از خـارج و دادن امتیـازات فـراوان بـه آنـان پرداختنـد و بـه زودی رهبـری و اقتـدار دینـی شـاه کاهـش تر شـد. بـا چیرگـی ی قـدرت آخوندهـا روز بـه روز سـنگین یافـت و کفّــه های خشـن و نابردبـار در کامـل آخوندهـا بـر سـلطان حسـین و سیاسـت کــم بــه سراشــیبی ســقوط فــرو غلتیــد. قبــال سُــنّیان افغــان، صفویــه کم ی ی هجــده، سلســله هــای داخلــی در ســده پــس از اغتشــاش و جنگ وتخــت رســید، امــا شــاهان قاجــار از ی نــوزده بــه تاج قاجــار در ســده شــان هــر نــوع اقتــدار و رهبــری دینــی عــاری و مجبورشــدند مشروعیت ترتیــب قــدرت دینــی، اقتصــادی، کنند. بدین را از علمــای شــیعه کســب ی نــوزده رو بــه فرهنگــی، اجتماعــی و سیاســی ملّایــان در طــول ســده ی غاصـب بـودن شـاهان قجـر و تعریـف جایـگاه فزونـی گرفـت و زمزمـه ی دینــی هــا ی امــام غائــب در پهنه عنــوان نماینــده و پایــگاه ملّایــان به ی بیســتم، پــس از آنکــه و غیردینــی گســترش یافــت. ســرانجام در ســده روشـنفکران دینـی و غیردینـی از مبـارز و مترقّــی بـودن آخوندهـا دَم زدنـد ی دموکراسـی، آزادی و حقـوق بشـر دانسـتند مـردم و ملّایـان را نماینـده ناپذیـر، قـدرت سیاسـی ای و بـا اشـتیاقی وصف ایـران بـا انقلابـی تـوده را بـه دسـت ملّایـان سـپردند. بنابرایـن، تاریـخ ایـران مـدرن حرکتـی از سـالاری ی سـلطنتی بـه سـوی یزدان سـالاری یـا تئوکراسـی صوفیانـه یزدان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2