| 252 عبدالبهاء فرزند ایران شـکلی زنـده بـا روح و مقتضـای زمانـه سـازگار بـود، بـه اسـتقرار مدنیّتـی هـا بـود انجامیــد. کــه کان ـون دان ـش، صنعــت، بردب ـاری و تعامــل تمدّن ی غـرب، بنابرایـن سـتایش خـرد و پذیـرش برخـی از نهادهـای پسـندیده ی ادیـان و از جملـه چیـزی نیسـت جـز بازگشـت بـه روح و حقیقـت همـه اسـام. در عیـن حـال، چنیـن بازگشـتی بـه معنـای طـرد بنیادیـن فرهنـگ ی تقلیـد و ارتجـاع مذهبـی اسـت. از اینجاسـت کـه عبدالبهـاء در رسـاله خـود، حقیقـت دیـن را زندگـی، انطبـاق بـا مقتضیـات زمانـه، و گسـترش دانــد. دلیــل حقّانیــت موســی آن بــود کــه یگانگــی، دانــش و بینــش می بردنــد بــه ســازندگان بردگانــی را کــه در اســارت و ذلّــت بــه ســر می تمدّنـی بـزرگ، کـه کانـون دانـش و حکمـت بـود، مبـدّل سـاخت. دلیـل پارچــه حقّانیــت محمّــد نیــز نــه معجــزات خرافــی نامعقــول، بلکــه یک ی خونریــز در قالــب تمدّنــی جهانــی و مدنیّتــی ســاختن قبائــل پراکنــده شـکوهمند بـود. بـه ایـن دلیـل، راه نجـات ایـران نـه حرکـت در راسـتای ملّاسـالاری،که گام نهـادن در مسـیر حقیقـت و روح اسـام بـا توجّــه بـه 32 مقتضیـات خـرد و زمانـه اسـت. ی شـخصی سـیّاح نیـز عبدالبهـاء پـس از بـه همیـن ترتیـب در مقالـه های میانـه و فرهنـگ گرایـی در اروپـا در سـده ذکـر دوران چیرگـی واپس نـگارد: اش چنیـن می تعصّــب و تعـرّض مذهبـی چـون ايـن اختلافـات و تعرّضـات و تعصّبـات را از ميـان بـر 33 داشـتند و حقـوق مسـاوات رعايـا و حريّــت وجـدان برايـا اعــان نمودنــد انــوار عــزّت و اقتــدار از آفــاق آن مملکــت طالــع و لائــح گرديــد بــه قســمی کــه آن ممالــک در جميــع مراتــب ترقّــی نمــوده، در حالتــی کــه اعظــم ســلطنت اروپــا اسـير و ذليـل اصغـر حکومـت آسـيا بـود. حـال دول عظيمـه آســيا مقاومــت دول صغيــره اروپــا نتواننــد. ايــن براهيــن بــه .۸۸-۱۰۶ ، رساله مدنیّه عبدالبهاء، 32 برایا: مردم. 33
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2