47 | عبدالبهاء و نهضت روشنفکری ایران * فریدون وهمن یافتنـد، و داشـتند، فـرق کافِــر و نجـس را بـا مؤمـن و مسـلمان درمی می گرفتنـد. نقـل قولـی از خاطـرات از احادیـث و روایـات درس زندگـی می تــا ۱۲۶۳/. م ۱۹۳۶ تــا ۱۸۸۴( شــاه الســلطنه دختــر ناصرالدّین تاج ش.) بازتابــی از کیفیــت وضــع اجتماعــی زنــان در عهــد قاجــار ۱۳۱۵ اسـت: ســالگی بــه مــن آموختــه بودنــد کــه آســمان بــا تــا هیجده کـه در دسـت ملایـک هسـت از بـالا آویخته شـده زنجیرهایـی کــه نشــان غضــب و خشــم خداســت... وقتی و رعــد و بــرق تــر تــر رفتــم روز بــه روز بــی دین در مطالعــات خــود پیش گردیـدم. چـون ایـن افـکار برایـم تـازه بـود بسـیار مایـل بـودم هـا را بـا مـادرم، بسـتگانم و فرزندانـم در میـان بگـذارم. کـه آن کـردم کـه در ایـن مسـایل چیـزی بگویـم امّــا تـا دهـان بـاز می ای گفـت تـو هـم بابـی شـده و می کـرد مـادرم مـرا نفریـن می گرفتنــد و از خــدا بــرای مــن هایشــان را می و بســتگانمگوش 33 نمودنــد. طلــب بخشــایش می شــاه)، و نــه علمــاء، در آن زمــان نــه حکومــت (در واقــع ناصرالدّین هیـچ یـک علاقـه و توجّهـی بـه ایجـاد مـدارس نویـن نداشـتند بلکـه بـا کردنـد. بـرای ایشـان تحصیـل دختـران حرفـی کفرآمیـز آن مخالفـت می هــای آمــد زیــرا تحصیــات و ســوادآموزی، کــه خودآ گاهی شــمار می به علمــی و اجتماعــی و سیاســی همــراه داشــت خطــری بــرای موجودیــت ی ملّتـی مـدرن، حجـاب برداشـتن قرةالعیـن طاهـره نـگار متّحـده، «پیکـر لـه شـده 33 دهـد کـه چگونـه جمعی بابیـان.» در ایـن مقالــه متّحـده نشـان می و کشـتار دسـته ملّایــان از نهضــت بابی-بهائــی کــه تجــدّدی واقعــی در ایــران را هــدف داشــت ی داخلــی» ســاختند. نــام «بیگانــه تابویــی به Mottahedeh, Negar. “Mutilated Body of the Modern Nation: Qurrat al- ‘ayn Tahirih’s Unveiling and the Iranian Massacre of the Babis” Compatative Studies in South Asia, Africa and Middle East, The Emergence of Modernity and Nationalism in Iran, Vol. XVIII, No.2 1998, 38 - 50.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2