عبدالبهاء فرزند ایران

| 542 عبدالبهاء فرزند ایران نوشـید کـه نشـان دهـد آنـان را نجـس ‌ حتّــی از اسـتکان ایشـان چـای می ی طبقــات ‌ ی بهائيــان از همــه ‌ نــوازى شــيوه ‌ چنيــن ميهمان 39 دانــد. ‌ نمی ی تعجّــب و حيـرت سـایرین از هـر دیـن و مذهـب ‌ اجتماعـى بـود و مايـه گشــت. ‌ مى نويسد: ‌ مىالدرّیه ‌ کواکبمؤلّفِ يــک موضــوع کــه دشــمنى مســلمانان را بــا بهائيــان شــدّت داد رفتـارى بـود کـه بـا زردشـتيان داشـتند. ديـدن اينکـه ‌ مـی يـک مسـلمان پيشـين و يـک زردشـتى ماننـد بـرادر بـا يکديگـر کننــد بــراى ايشــان گناهــى نابخشــودنى بــود. ‌ معاشــرت می بـالا» متّهـم بـه بهائـى ‌ عبدالرسـول پسـر اسـتاد مهـدى را از «ده بــودن نمودنــد و رجّالــۀ کوچــه و بــازار مــرگ او را خواســتار گرديدنـد. چنـد تـن از ملّاهـاى ده بـه بهائـى بـودن او مطمئـن انــد او بــا يــک ‌ نبودنــد. دو نفــر شــهادت دادنــد کــه ديده خـورده اسـت و ايـن فقـط اخـاق بهائيـان ‌ زردشـتى غـذا مى اس ـت ک ـه از زردش ـتى روگ ـردان نيس ـتند. همي ـن دلي ـل کاف ـى 40 بـود کـه او را بـه قتـل برسـانند. های عبدالبهاء ‌ نامه تبار ‌ خطاب به نودینان زردشتی نظـر از زردشـتی، ‌ بزرگتریـن تعـداد گراییـدن بـه آئیـن بهائـی، صرف یهـودی یـا مسـلمان در زمـان رهبـری عبدالبهـاء رخ داد کـه در در حصـر های ‌ زیسـت. آنچـه در میـان مسـئولیّت ‌ دولـت عثمانـی در شـهر عـکّا می فيروز تيرانداز، يکى از جوانان زردشتى بزرگترين سد در قبول دين بهائى را 39 دانست. وى مدّت دو سال ‌ عنوان پيامبرى راستين می ‌ پذيرفتن حضرت محمّد به با ملّاعبدالغنى به بحث و مطالعه پرداخت تا سرانجام بر ترديد خود غالب آمد و .۱۶-۲۱ ،1 : تاریخ حیاتاظهار ايمان کرد. فريدانى، .۱۳۲ ،)۱۹۲۴ : (قاهره ۲ ، جلدالدریّه ‌ کواکب عبدالحسین آیتی، 40

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2