| 572 عبدالبهاء فرزند ایران نوبــت «کتــاب عهــدی» در حضــور بهائیــان گشــوده گشــت و حاضریــن مرجعیـت عبدالبهـاء را در رابطـه بـا آییـن و جامعـه بهائـی پذیرفتنـد. ای سـابقه از نظـر تاریـخ ادیـان، بـا وجـود پیمـان مکتـوب محکـم و بی ی جانشــینی بســته کــه بهاءاللّــه بــا پیــروان خــود در خصــوص مســئله تن از بــرادران ی درگذشــت بهاءاللّــه، ســه بــود، از همــان ســاعات اوّلیــه اللّــه و میــرزا هــای میــرزا محمّدعلــی، میــرزا بدیع عبدالبهــاء بــا نام ضیاءاللّــه بــا همراهــی چنــد نفــر دیگــر، بــه ایجــاد تردیــد و ابهــام در تدریـج، ایـن گـروه کوچـک مـورد جایـگاه عبدالبهـاء مبـادرت کردنـد. به عبدالبهـاء را متّهـم بـه ادّعـای رسـالت و سـپس متّهـم بـه دسیسـه علیـه مقامـات حکومـت عثمانـی نمودنـد. عبدالبهـاء از همـان ابتـدا، آشـکارا ایـن اتّهامـات را تکذیـبکـرد و بـر عبودیـت و بندگـی خـود، و اطاعـت از نتیجـه حکومـت پـای فشـرد. اقدامـات ایـن گـروه، هـر چنـد درنهایـت بی هـا بـا سیاسـیون، اسـباب مشـقّت عبدالبهـاء را فراهـم مانـد امـّـا ارتبـاط آن ها سـازی هـا و بحران سـاخت. واکنـش عبدالبهـاء در برابـر ایـن مخالفت وگــو، نصیحــت، ملاطفــت و تــاش بــرای جلــب در ابتــدا گفت اعتمـاد و احتـرام ایشـان بـود. بـا وجـود گسـترش اقدامـات مخالفیـن و ی افکنی دربــاره هــای آکنــده از اتّهامــات ســاختگی و شــبهه نگاری نامه هـا صبـر پیشـهکـرد و مبنـا را بـر عفـو و بخشـش عبدالبهـاء، او تـا مدّت آنـان گذاشـت. امـّـا سـرانجام عبدالبهـاء ناچـار شـد کـه ارتبـاط خـود را بـا اســتثنای ایــن چنــد نفــر، جوامــع بهائــی ایــران و ایشــان قطــع نمایــد. به کشــورهای دیگــر، مرجعیــت معنــوی و اداری عبدالبهــاء را پذیرفتنــد و اعتنـا ماندنـد. وحـدت جامعـه بهائـی محفـوظ بـه اقدامـات مخالفیـن بی مانـد و در طـول زمـان همیـن مخالفـان انـدک عبدالبهـاء نیـز دسـت از هــای خــود کشــیده و از یــاد رفتنــد. فعّالیت های گونا گون ایجاد جوامع بهائی در سرزمین از اوّلیــن اقداماتــی کــه عبدالبهــاء پــس از درگذشــت بهاءاللّــه دنبــال
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2