| 620 عبدالبهاء فرزند ایران شـخصی بــه نـام جمشـید توجــه فرماییـد: ای جمشـید! سـپیده دمیـد و خورشـید درخشـید. بهـار رسـید. ابـر فروردیـن گریسـت. سـرو ببالیـد. مـرغ بامـداد بنالیـد. گل بشــکفت و سوســن آزاد بــا زبــان خــوش، گوهــر راز پنهــان 63...62 سـفت ی مـرغ سـحر و سـخن ی ابـر و بالیـدن سـرو و نالـه دمیـدن سـپیده، گریـه ، همــه گویــای ایــن 64 گفتــن سوســن آزاد کــه بــا ده زبــان خمــوش آیــد مطلـب اسـتکـه عبدالبهـاء چـه عنایتی به شـعر و ادب فارسـی و شـاهکار و در بسـیاری از الـواح نیـز ابیاتـی از اشـعار شـاعران بـزرگ ایـران داشـته آورد. درج شـعر، خـود هنـری ی خـود مـی فارسـی را در متـن لـوح یـا نامـه اسـت از صنایـع بدیعـی و عبدالبهـاء در ایـن هنـر نیـز بـه حـد اعلـی رسـیده اسـت. بــه شــخصی بــه نــام حســینعلی کــه بــه مناســبت تشــابه اســمش بــا بهاءاللّــه بـه دریافـت ایـن لـوح بسـیار شـیرین و فصیـح و بلیـغ مفتخـر فرمایــد: گردیــده می حضـرت مقصـود! جانـم فـدای نامـت بـاد، دنیـا 65 ای سـمی رفـت و عاشـقان بشـنیدند هـر دو ب ـه کام ـت باد! ن ـام ت ـو می والبهـاء علیـک ع ع 66 بـه رقـص آمدنـد، سـامع و قائـل ایـن لـوح پرحـاوت و شـیوا، ایجـاز را بـه حـد اعجـاز رسـانده اسـت و ی سـهل و ممتنـع کـه در آثـار قلمـی عبدالبهـاء ای اسـت از مقولـه نمونـه بسـیار آمـده. ی دیگــری نیــز در آثــار عبدالبهــاء مشــهود اســت کــه بــه لطیفــه آید به معنی سوراخ کردن مروارید و جواهر. سُفت: از سُفتن می 62 .۱۶۸ :۲ ، منتخبات عبدالبهاء، 63 اشاره است به این بیت از حافظ شیرازی: 64 ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد چهگوشکرد که با ده زبان خموش آمد سَمی: همنام. 65 بیتی از سعدی است. 66
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2