625 | نگاهی به سبک ادبی آثار عبدالبهاء * هوشمند فتح اعظم را هوشــیار کــن و قــوّت و اقتــدار بخــش و مظاهــر تأییــد و توفیـق فرمـا کـه در نهایـت برازندگـی در بیـن خلـق محشـور 85 شـوند. تویـی مقتـدر و توانـا. در پایــان ســخن، از ذکــر یــک نکتــه ناگزیــرم کــه عبدالبهــاء، بــا ی وســیع و جامعــی کــه در شــؤون اجتماعــی و فلســفی ی احاطــه همــه ای و علمــی و ادبــی و دینــی و روحانــی داشــته، خــود هرگــز در مدرســه دانیـم، داخـل نشـده و معلّمـان متخصّصـی را ندیـده اسـت. چنانکـه می از نُــه ده سـالگی بـا پـدرش بهاءاللّــه از ایـران تبعیـد شـد و روی وطـن را ندیـد. جـز چنـد سـال آخـر زندگـی، پیوسـته آواره و دربـدر بـود. هرگـز هــای بــزرگ دسترســی نداشــت. فرصــت مصاحبــت بــا خانه بــه کتاب هایــی شــدید هــای گوناگــون نداشــت. محدودیت دانشــمندان در عرصه فرمـا بـود. مشـاغل روزافزونـش آزادی عمـل اش حکم بـر حیـات روزانـه ی ایـن همـه فضایـل از کجاسـت نمـود. پـس سرچشـمه را از او سـلب می و ایـن خرمـن دانـش و بینـش را چگونـه در وجـود یکتـای خویـش جمـع آورده اســت؟ ایـن پرسشـی اسـتکـه نگارنـده خـود جوابـی بـه آن نـدارم، مگـر آنکه بـه اشـارتی کـه بهاءاللّــه در وصـف او (عبدالبهـاء) نمـوده، توجّــه نمایـم و بـه القـاب و اوصافـی کـه در حقّــش نوشـته، تمسّــک جویـم کـه همـه در شـود، یعنـی رازی سـر بـه مُهـر کـه او را در ی «سـِـرّاللّه» خلاصـه می کلمـه سـازد. نظیـر و مثیـل می عالـم امـکان و تاریـخ ادیـان بی آوریــم کــه ی عبدالبهــاء بــه پایــان می ســخن را بــا مناجاتــی از خامــه پــردازی سِــحرانگیزی از تاریــخ شــکوهمند ایــران، تیــره شــدن نقش روزگار ایـن سـرزمین، و دیـدگاه او نسـبت بـه ایجـاد مـدارس و تربیـت کــودکان بــرای بازســازی شــکوه دوان پیشــین اســت. نام یزدان مِهربان به پــاک يزدانــا، خــاک ايــران را از آغــاز مُشــکبيز فرمــودی و .۲۶۵ :۳ ، مکاتیب عبدالبهاء، 85
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2