| 626 عبدالبهاء فرزند ایران خيــز و گوهرريــز، از خــاورش همــواره شــورانگيز و دانش خورشــيدت نــور افشــان و در باختــرش مــاه تابــان نمايــان، آسـايَش پُــر گُل و گيـاه کشـورش مِهـر پَــرور و دَشـت بهشتت زارش جـان پـرور و کُهسـارش پـر از ميـوۀ تـازه و تـر و چمـن رشـک بـاغ بهشـت، هوشـش پيغـام سـروش و جوشـش چـون دريــای ژرف پــر خُــروش. روزگاری بــود کــه آتــش دانشــش خامــوش شــد و اختــر بزرگواريــش پنهــان در زيــر روپــوش، بـاد بهـارش خـزان شـد و گُلـزار دلربايَــش خـارزار، چشـمۀ درِ شــيرينش شــور گشــت و بــزرگان نازنينــش آواره و دربــه هـر کشـور دور، پرتـوش تاريـک شـد و رودش آب بــاريک. تــا آنکــه دريــای بخششــت بــه جــوش آمــد و آفتــاب دَهِــش دَردَميـد، بهـار تـازه رسـيد و بـاد جانپـرور وزيـد و ابـر بهمـن باريــد، پَرتــو آن مِهــر ِمِهرپَــرور تابيــد، کشــور بجنبيــد و خاکـدانگلسـتان شـد و خـاک سـياه رشـک بوسـتانگشـت، جهـان جهانـی تـازه شـد و آوازه بلنـد گشـت، دشـت وکُهسـار سـبز و خـرّم شـد و مرغـان چمـن بـه ترانـه و آهنـگ هَمـدَم شـدند، هنـگام شـادمانی اسـت، پيغـام آسـمانی اسـت، بُنـگاه جاودانـی اسـت بيـدار شـو بيـدار شـو. ای پـروردگار بزرگـوار، حــال انجمنــی فراهــم شــده و گروهــی هَمداســتان گشــته کــه ای بـه يـاران بـه جـان بکوشـند تـا از آن بـاران بخششـت بهـره دهنــد و کــودکان خــود را بــه نيــروی پرورشــت در آغــوش هــوش پَــروَرده رَشــک دانشــمندان نماينــد، آئيــن آســمانی بياموزنـد و بخشـش يزدانـی آشـکار کننـد. پـس ای پـروردگار مهربـان، تـو پُشـت و پنـاه بـاش و نيـروی بـازو بخـش تـا بـه آرزوی خويـش رسـند و از کـم و بيـش در گذرنـد و آن مَــرز و بـوم را چـون نمونـۀ جهـان بـالا نماينـد. ع ع
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2