عبدالبهاء فرزند ایران

65 | عبدالبهاء و نهضت روشنفکری ایران * فریدون وهمن در ره تبریز با سوز و تعب / خدمت پیری رسیدم نیمه شب آن قلندر چون مرا دیوانه دید / مست از جام می جانانه دید 73 کرد تعلیمم همه اسرار حق /گشت روشن روحم از انوار حق. بــود کــه آثــار پُــر صابــر تبریــزییکــی دیگــر از روشــنفکران قفقــاز ملّانصرالدیـنی ‌ هـای فارسـی و ترکـی در روزنامـه ‌ طرفـدارش را بـه زبان خاطــر ‌ رســاند. صابــر به ‌ زاده بــه چــاپ می ‌ بــه ســردبیری محمّــد قلــی چنـان تحـت فشـار و ظلـم واقـع شـد کـه ‌ مشـهور شـدن بـه بابی/بهائـی آن اش شــعری بــه ترکــی بــه مضمــون زیــر نوشــت: ‌ ناچــار در روزنامــه اشهد ان لا اِللّه اِلااللّه ای مــردم شــیروان، مــن آدم بــا ایمانــی هســتم و اقــرار بــه یکتایــی خداونــد مــی کنــم، کنید ‌ ایکه شما تصوّر می ‌ من شیعه هستم امّا نه آن شیعه من سنّی هستم امّا نه سنّی مثل شما ها ‌ من صوفی هستم امّا نه آن صوفی مانند ابدالی 74 من عاشق حقیقتم، ای مردم شیروان. چــه نــوآوری و نواندیشــی در ‌ ی خواندنــی دیگــری آن ‌ صابــر در قطعــه ی خــود شــاهد بــوده از زبــان مجتهــد محــل بــه بابیــان نســبت ‌ جامعــه طـور روشـن بازتـاب ایـن نکتـه اسـت کـه در فکـر ‌ دهـد. ایـن شـعر به ‌ می ی قاجــار، چــه در آذربایجــان و قفقــاز و چــه در ‌ و ذهــن اجتمــاع دوره جویانـه و غیـر سـنّتی ‌ فـارس و طهـران و مازنـدران، هـر نـوع حرکـت ترقّی 75 بـا بابی/بهائـی بـودن مـرادف بـوده اسـت. هــای جیبــی ‌ ، (تهــران: شــرکت ســهامی کتاباز صبــا تــا نیمــاپــور، ‌ یحیــی آرین 73 بــه بعــد. ۳۹ ،۲ )، ج ۱۳۵۲ .7 )19۴1 هوپ هوپ نامه، صابر طاهرزاده نی اثر لری، (آذر نشر، باکو 74 گفتگویـی بیـن مجتهـد شـهر بـا خبرچیـن خـود را نقـل نامـه ‌ هـوپ هوپ صابـر در 75 پرسـد «تـازه چـه خبـر مشـهدی؟» و خبرچیـن آنچـه ‌ کنـد: آخونـد از خبرچیـن می ‌ می کــس ‌ اســت کــه فلان ‌ گویــد. ایــن اخبــار عبــارت از این ‌ دیــده یــا شــنیده بــه او می روزنامـه خوانـده، یکـی دیگـر پسـرش را بـه مدرسـه فرسـتاده، سـوّمی موهـای سـرش

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2