| 74 عبدالبهاء فرزند ایران نامیـده نداریـم. 88 » و «پـر تناقـض» ای کـه دکتـر آجودانـی آن را «افسـانه ی طلــب دوره ی اصلاح که بــه رجــل برجســته امّــا بــرای شــناخت کســی برنـد می مشـروطه معـروف اسـت وگاه از او بـه پـدر مشـروطیت ایـران نـام پردازیــم. ناگزیــر مختصــری بــه سرگذشــت و اخــاق سیاســی او می سـالگی، ی جلفـای اصفهـان بـود او را در ده پـدر ملکـم کـه از ارامنـه ســال بــه ایــران بــرای تحصیــل بــه فرانســه فرســتاد. وی پــس از هشت بازگشـت، در دارالفنـون بـه تدریـس پرداخـت و در وزارت امـور خارجـه و شـاه سـمت مترجمـی یافـت و چنـد بـار همـراه سـپس در دربـار ناصرالدّین هـای خـارج رفـت. ملکـم بیـن هـای نمایندگـی ایـران بـه مأموریت بـا هیأت سـابقه در ایـران دسـت زد. یکـی بـه دو کار بی ۱۸۶۰ تـا ۱۸۵۵ های سـال ایجـاد «جمعیـت آدمیـت» بـر سـبک لژهـای فراماسـونری فرانسـوی، کـه نـام ای به برخـی از رجـال قاجـار در آن عضـو بودنـد و دیگـر تألیـف رسـاله «کتابچـه تنظیمـات یـا رسـاله غیبـی»کـه شـامل مـوادی بـرای اصلاحـات شـاه ضـروری در امـور اداری کشـور بـود. ایـن اقدامـات خشـم ناصرالدّین را برانگیخـت و ملکـم ناچـار بـه فـرار بـه بغـداد و سـپس بـه اسـتانبول ش.). در اســتانبول روابــط نزدیکــی بــا وزیــر ۱۲۴۱/. م ۱۸۶۲( شــد مختـار ایـران صـدر اعظـم میـرزا حسـین خـان مشـیرالدوله پیـداکـرد و بـا وسـاطت او مـورد عفـو شـاه قـرار گرفـت. چنـدی بعـد ملکـم بـا سـمت کنسـول ایـران بـه قاهـره اعـزام شـد. مـدارک موجـود نشـان از آن دارد کـه لیـره سـپرده تجّــار ایرانـی نـزد ۱۵۰۰ ایـن مأموریـت بـه قصـد تصاحـب دولـت مصـر انجـام گرفـت کـه ملکـم بـا مهـارت بـه آن موفّــق شـد. ایـن بـا 89 توانسـت بـدون موافقـت مشـیرالدوله انجـام گرفتـه باشـد. کار نمی های گوناگـون بنگریـد بـه بـرای بـرآوردی از سـیمای واقعـی ملکـم بـر اسـاس نوشـته 88 .۲81 -۳62 ، ی ملکـم» در: آجودانـی «افسـانه کالاهایـیکـه از طریـقکانـال سـوئز در آن زمـان تجّــار ایرانـی بابـت تفـاوت مالیـات 89 گذاشـتند کـه قـرار بـود کردنـد مبالغـی نـزد حکومـت مصـر بـه ودیعـه می وارد می هـا پـس داده شـود. ملکـم پـس از ورود بـه قاهـره بلافاصلـه موافقـت بعـدا بـه آن لیــره بالــغ ۱۵۰۰ دســت آورد تــا مبالــغ مزبــور، کــه بــه مقامــات مصــری را به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2