| 80 عبدالبهاء فرزند ایران کار سِــمَت مترجــم کمیســر عالــی روس در قفقــاز مشــغول بــه داشــت به هــای فارســی و شــد. آثــار وی شــامل داســتان و نمایشــنامه بــه زبان ی خـود ترکـی سـاده اسـت. وی مکاتبـات وسـیعی بـا روشـنفکران زمانـه ی مثـل میـرزا ملکـم خـان و مستشـارالدوله و مانکجـی صاحـب نماینـده پارســیان هنــد در ایــران، و دیگــران داشــت. مفاخــر هــای آخونــدزاده جملگــی بازتــاب شــیفتگی او به آثــار و نامه ی او اســت. بــرای مثــال در گرایانــه باســتانی ایــران و احساســات ملّی » اثـر مستشـارالدوله کـه در بـالا از آن سـخن یـک کلمـهی « مـورد رسـاله آبـان ۱۷/. م 187۵ نوامبـر 8 ای مفصّــل و انتقـادی بـه تاریـخ گفتیـم نامـه هایـی از قـرآن در مـورد قوانیـن ش. بـه او نوشـت و بـا آوردن مثال ۱۲۵۴ مربــوط بــه زنــان و بــردگان و کفّــار و اهــل ذمّــه (پیــروان ادیــان دیگــر پردازنــد) کوشــید نشــان دهــد کــه بایــد بــه حکومــت اســامی جزیــه می گونـه احـکام اسـامی بـا قانـون اساسـی فرانسـه توافـق نـدارد. در کـه این ظاهـرا نگـران از تکفیـر ملّایـان نوشـت: «واللّــه پشـیمانم ، پایـان ایـن نامـه » را دیـدم، خونـم یـک کلمـههـا از قلمـم سـر زد. چـهکنـم، « کـه ایـن حرف کنـم: «اسـتغفراللّه بـه جـوش آمـد؛ سرسـام کـردم، هذیـان گفتـم، توبـه می 107 ربّــی و اتـوب الیـه»! الدولــه» اســت کــه الدولــه بــه جلال از آثــار مهــم او «مکتوبــات کمال ای خیالـی بیـن ش. نگاشـت. ایـن کتـاب مکاتبـه ۱۲۴۴/. م ۱۸۶۵ در سـال آخونــدزاده از زبــان 108 ای ایرانــی اســت ای هنــدی و شــاهزاده شــاهزاده الدولــه کــه از غــرب بــه ایــران بازگشــته ضمــن انتقــاد از اوضــاع کمال نویســد: کشــور خطــاب بــه ایــران می در عهــد تــو كــه و ســعادت شــوكت ای ایــران، كــو آن ی آخونــدزاده بــه مستشــارالدوله بنگریــد بــه: حقــدار، بــرای متــن کامــل نامــه 107 بــه بعــد. ۸۸ ،۲ اصغــر، ج علی ی ایـن متـن نیسـت ولـی آخونـدزاده بـه ملاحظاتـی اعـام داشـتکـه وی نویسـنده 108 را از فارس ـی ب ـه ترک ـی ترجم ـه ک ـرده اس ـت. «مکتوب ـات» از زم ـان ن ـگارش ت ـا آن ).۱۶ ، ی چـاپ نیافتـه اسـت. (آجودانـی امـروز هرگـز در ایـران اجـازه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2