عبدالبهاء فرزند ایران

85 | عبدالبهاء و نهضت روشنفکری ایران * فریدون وهمن هایــی از ‌ هــا جملگــی از پرتــو خــرد و دانــش اســت و آن ملّت ‌ نوآوری ی او، «در دریـای بیکـران دانـش ‌ انـد، کـه بـه نوشـته ‌ دیگـران پیشـی گرفته ورنــد.» ‌ غوطه ی درخشــان ایــران و تمــدّن و حکمــای نامــدار آن ‌ ســپس از گذشــته گویــد، روزگاری کــه نــور دانــش و فرهنــگ ایــران شــرق و ‌ ســخن می غـرب جهـان را تابنـاک سـاخته بـود، حکمرانـان یونـان و روم در مقابـل بــردار بودنــد و قوانیــن سیاســی ‌ عظمــت پادشــاهانش خاکســار و فرمان آمــد. ســپس ‌ شــمار می ‌ آن نمونــه و سرمشــقی بــرای فرمانروایــان گیتــی به خــورد کــه خورشــید درخشــان ایــران اکنــون از کســالت و ‌ افســوس می همّتـی و فقـدان نظـم و ترتیـب بـه تاریکـی و ‌ کاهلـی و خاموشـی و کوتاه سـیاهی گراییـده اسـت. هــدف اصلــی عبدالبهــاء از قــرار دادن دو تصویــر کامــا متّضــاد ی ‌ در برابــر خواننــده (ایــران باســتانی و ایــران قاجــار) نــه بــه انگیــزه پرس ـتی کورکوران ـه، بلک ـه ‌ برانگیختـن احساسـات ناسیونالیسـتی و ملّیّت ی ‌ ی تــوده ‌ مــرده ‌ بــرای برانگیختــن شــور زندگانــی و حیــات در جســم نیم کنـد کـه ‌ ی قاجـار بـود. در ایـن رسـاله اسـتدلال می ‌ مـردم ایـران در دوره ایرانیــان در ذات و فطــرت از هــوش و زیرکــی و درک و فهــم و عقــل و تـر نیسـتند بلکـه در ایـن خصایـل ‌ تر و فرومایه ‌ اسـتعداد از دیگـران پسـت 117 هــای روی زمیــن برتــری داشــته و دارنــد. ‌ بــر دیگــر اقــوام و ملّت چــه امــروزه ایرانیــان بــدان نیــاز فــوری دارنــد ‌ ی عبدالبهــاء آن ‌ نوشــته ‌ به همّتـی وکمـر بسـتن بـهکوشـش و تـاش و تربیـت و ‌ اندیشـی و بلند ‌ ژرف هـای بلندپایـه اسـت، خاصّــه ‌ تشـویق بـه شـرافت و عـزّت و دیگـر هدف کـه بـه قضـاوت او کشورشـان ایـران بـا اعتـدال هـوا و مهـر طبیعـت ‌ آن و برتــری جغرافیایــی و خــاک زرخیــزش همــواره مــورد تحســین بــوده ی مخالفـت ملّایـان بـا ایجـاد مــدارس بـا ‌ اســت. نویســنده بـا مشـاهده هـای سـودمند ‌ پرسـد، چگونـه تشـویق مـردم بـه آموختـن حرفه ‌ تعجّــب می .۷۶ ،۱۸ ، ی مدنیّه ‌ رساله 117

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2