| 92 عبدالبهاء فرزند ایران ش. در تبریـز، 1288-1285/. م 190۶-1908 های در سـال 148 خوانـد. خواهی بودنــد، اعتبــار کــردن انجمــن مشــروطه علمایــی کــه در پــی بی خواهان را بـه «بابـی» ی مشـروطه خواندنـد و همـه را انجمنـی بابـی می آن ی تبریــز، فرماندهــان در زمــان محاصــره 149 کردنــد. بــودن متّهــم می خواهان تبریـز ی مشـروطه گفتنـد کـه همـه نیروهـای طرفـدار اسـتبداد می شـاه علیـه مشـروطه در در زمـان کودتـای محمّدعلی 150 «بابـی» هسـتند. هــا» ش. او هــدف خــود را نبــرد بــا «بابی 1287 م./تیرمــاه 1908 ژوئــن خواهان تبریــز را بــه مجــازات اعــام کــرد و مذاکــره بــا مشــروطه هــا و انگاری بابی همســان 151 هــا و اوبــاش» مشــروط ســاخت. «بابی کـه وقتـی ی سـطوح جامعـه فراگیـر بـود چنان خواهان در همـه مشـروطه دو روحانــی نامــدار هــوادار انقــاب مشــروطه در تهــران -بهبهانــی و هــا تجمّــع طباطبایــی- را بــه عــراق تبعیــد کردنــد، مــردم در مســیر آن 153 152 هــا.» دادنــد: «لعنــت بــه بابی کــرده و دشــنام می طلبـان عصـر مشـروطه بـه بابـی بـودن تهمتـی متّهـم سـاختن اصلاح ازلیـان) =( طورکـه خواهیـم دیـد بابیـان پایـه و اسـاس نبـود زیـرا همان بی کوشـیدند. بایـد راه می و بهائیـان هـر یـک بـا روش و هدفـی معیّــن در ایـن نکتـه نیـز توجّــه داشـت کـه تـا اوایـل قـرن بیسـتم کسـی در ایـران بـه این تاریــخ بیــداری الاســام کرمانــی، ؛ ناظم ۶۴ ،1. جلــد)، ج 3( )13۶2 ، ایــران .188 ،1. جلــد)، ج 3( )1346 ، (تهــران: بنیــاد فرهنــگ ایــرانایرانیــان 148 Bayat, Iran’s First Revolution. 133, 236. 149 ibid. 151. 150 Albert Wratislaw, A Consul in the East (Edinburgh: Blackwood, 1924), 246. ) ضمــن تأییــد ایــن 393 ،1. صفائــی پاورقــی بــالا (رهبــران مشــروطه، ج دار کیش و دیـن ای بسـیار راسـت کنـد کـه شـیعه داسـتان ابـراز تعجّــب می انــد. همچــون ســتّارخان را هــم بابــی خوانده 151 Bayat, Iran’s First Revolution, 232, 240. .۹۸ ،۱. ، جرهبران مشروطه ابراهیم صفائی، 152 153 Momen 2012, 329-30.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2