باب و جامعۀ بابی ایران 408 امّا چنین خوانش از 45 دست بگیرد و ایران را از غیر بابیان پاکسازی نماید. در ادامه بیان فارسی سخن باب موجب بدفهمی خواهد بود. زیرا باب در این حکم بر سلاطین صاحب اقتدار در دین است نه ˝ گوید که همان فصل می باعث حزن نفسی یا ضرّ نفسی شود اظهار آن را هم بر همه و در بلادی که سبیل هدایت از روی حبّ و رأفت بوده نه ˝ زیرا 46˝ خداوند اذن نفرموده نهی شدید باب از قتل نقل شد. در جای دیگر باب از 47˝ شدّت و سطوت. خداوند عالم از سِعه فضل و جود بر بندگان نهی ˝ گوید رود و می این فراتر می دهد کسی و اجازه نمی 48˝ . فرموده که هیچ نفسی نفسی را محزون نسازد امری که سبب ˝ بایست اسلحه حمل کند، مگر به اجازه پادشاه. مؤمن، می بنا بر این روشن است که در چنین 49˝. خوف نفسی باشد از او صادر نشود کم به معنی جنگ و خشونت) امری است شرایطی، جهاد بر علیه کفّار (دست محال. علاوه بر آن، باب جهاد را به زمانی محوّل کرده است که یک پادشاه بابی بر کرسی سلطنت نشسته باشد. بنا بر این قبل از آن هیچ جهادی، حتّی تواند مشروع باشد. یعنی مطابق برای تشکیل یک حکومت بابی، نمی های باب جهاد عملاً امکان پذیر نیست و روشن است که این دستور آموزه وی جنبه نمادین داشته است. های او، باید در چارچوب تاریخی این حکم باب را مانند دیگر آموزه دید تا انگیزه آن روشن شود. در فقه شیعه سنّتی، حقّ حکومت تنها با امام دوازدهم است و در زمان غیبت او همه سلاطین غیر مشروع و غاصب به ˝ نیابت ˝ آیند. در طول زمان، شماری از روحانیون شیعی به نظریّه شمار می (جانشینی) پرداختند و به نتایج گوناگون رسیدند. برخی معتقد شدند که با هیچ حکومتی نباید همکاری کرد، و عدّه دیگری گفتند که سلاطین باید زیر نظر فقها باشند و به دستور آنان رفتار کنند تا شیوه زمامداری با اصول شریعت همخوانی داشته باشد. گروه بسیار کوچکی هم مدّعی شدند که خود باب شانزدهم از واحد هفتم 45 باب پنجم از واحد پنجم 46 باب شانزدهم از واحد دوّم 47 باب هيجدهم از واحد هفتم 48 باب ششم از واحد هفتم 49
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2