با ابراهیم گلستان

81 ها، هدایتودیگران ‌ زندگی،کتاب ‌ ی ‌ با ابراهیمگلستان، درباره ها نظر دارید. من ‌ بین آثاریکه از بعد ازهدایتتا امروزچاپشده بهکدام خواهم نظرشما را بدانم. ‌ می خوانم. مثلا مناز احمدمحمودخوشم ‌ خوانم.گاهیوقتیمی ‌ منخیلینمی نوشتم، حتی این آخرسر اصرار کردمکه بیا پیشمن ‌ آمد. به او کاغذ می ‌ می یچوبک، متأسفانه ‌ اینجا بمان ولی دیگر حالشخیلی بد شده بود. درباره ی راکه برای من نوشت تنگسیر توانم تأیید کنم. آن ‌ ش را نمیتنگسیر من هزار تومان، قبل از اینکه ۲ خلاصه، فشرده وکوچک بود، من ازشخریدم جور پرت، پرت، پرت! ‌ بنویسد. بعد، برداشت این را وسیعکرد، همین ش. سنگصبورآمد تا ‌ هایکوتاهچوبکبیشترخوشم می ‌ منهم از قصه جوریبودکه به نظرمنواقعیتنداشت. البته تواناییاینکه سنگصبور آدم آن فضایهولناکرا بسازد، لابد اهمیتدارد اما خبکه چه؟ خاطر ‌ کند. به ‌ چیزی را بیان نمی ‌ اشکال سر همین است،که چه؟ این هیچ کند. تأکید بکند. ‌ رودکه مهم بکند کاری راکه دارد می ‌ اینکه داخل این می ها بیت ‌ کنند و به تناسبقافیه ‌ ها را جمع می ‌ نشینند قافیه ‌ در شعر فارسی می شود. اصلاً مطلبی دیگر ‌ گویند. پیداستکه مطلب چطور مُثله می ‌ را می گوید: «صنعتگر است اما طبع روان ندارد.»گاهی ‌ نیست. حافظ هم می کرد اگر ‌ شود. چوبک اینگرایش را داشتکه فکر می ‌ جوری می ‌ وقتی این توانم قبول ‌ ی ناتمام] من اصلاً بزرگعلوی را نمی ‌ وسیع بنویسد... [جمله ی ‌ شود. حالا هرکسیکه در تبعید بوده... [جمله ‌ داشته باشم. سرش نمی توانستداشته ‌ اصیل تر می نفر ۵۳ ناتمام] شما فکر کنید که ماتریال از این قدر متنوع زندگیکرده، خب ‌ هایی این ‌ ای با آدم ‌ باشد. پنج سال توی چاله مرتبه ‌ گویید یک ‌ کهشما میسنگصبورچهگفته است؟چوبکتویهمین

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2