219 در زندان استبداد ها دانستم که با دوستان وارد این گونه بحث نقد داشت. من هنوز زود می بشوم و یا بخواهم سؤالاتی بپرسم که بوی کنجکاوی داشته باشد. ای را منتشر ساخت، من تصمیمگرفتم سطور حاضر را بعدا که فائزه نامه گوید: ی خود همین عبارت را بهکار برده و می در اینکتاب بیاورم. او در نامه زند». به گمان من ای به هم می «مشاهداتم در زندان حالم را از هر مبارزه کردند و سوءتفاهماتی وگو نمی ی کافی با یکدیگر گفت زندانیان به اندازه های ی عرصه کوشیدند. همه اگر میان آنان وجود داشت، برای رفع آنها نمی ترین سطوح مبارزه است ی سیاسی یکی از مهم زندگی قابل نقد است. مبارزه ی مهمی برای نقد باشد. در بند زنان اوین و حتی تواند عرصه گمان می که بی بند مردان، جز افراد وابسته یا هوادار سازمان مجاهدین، بقیه به صورت ی تشکیلاتی، تشکیلات روش مبارزه را کردند. در مبارزه فردی مبارزه می کند، اما در مبارزات فردی، افراد با توجه به افکار، روحیات، تعیین می گیرند. بروز اشتباه و تجربیات و اهداف خود روشی را در مبارزه در پیش می ناپذیر است. انتقاد از یک تشکیلاتکه هدف خطا نیز در این مسیر اجتناب تر است از نقد خود را مبارزه با یک نظام سیاسی قرار داده، بسیار آسان کنند. هر ی خود مبارزه می افرادی که با یک نظام سیاسی، هر یک به شیوه کند، به میزان اشتباهاتی که مرتکب شده و تشکیلات یا فردی که مبارزه می تواند ترین هزینه، می پردازد و مهم پردازد، لاجرم هزینه می به تصحیح آن نمی کاهش اعتبار آن تشکیلات یا فرد باشد. ویژه همبندیانی که مدتی طولانی ناگزیرند در کنار یکدیگر و دوستان به توانند دوستانه به طور مستقیم یا در شرایط نامناسب زندان زندگیکنند، می غیرمستقیم یکدیگر را نقد کنند. اما آنچهکه به نظر نویسنده باید مورد دقت و توجه قرار گیرد، تفکیک اصل «مبارزه» از «مبارز» است. مبارزه در زندگی عدالتی ای از بی اجتماعی و سیاسی، یک ضرورت است، چراکه هیچ جامعه ها ی سطوح و عرصه ی جوامع در همه و کژی مصون نیست. مبارزه در همه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2